ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حسینیه امام خمینی با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی
مراسم عزاداری شب هفتم محرم الحرام برگزار شد
همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) و مطابق سال های گذشته، مجلس عزاداری ایام محرم ۱۴۴۲ نیز در حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.
امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و تأکید رهبر انقلاب به رعایت دستورالعمل های ستاد ملی مقابله با کرونا این مراسم بدون حضور جمعیت و تنها با حضور یک سخنران و یک مداح برگزار می شود. این مراسم از شب هفتم تا شب دوازدهم محرم (چهارشنبه ۵ شهریور تا دوشنبه ۱۰ شهریورماه) به مدت 6 شب برگزار خواهد شد. برنامه عزاداری در حسینیه امام خمینی(ره) به شرح زیر است:
چهارشنبه، 5 شهریور، قرائت قرآن کریم جناب آقای کریم منصوری، سخنران حجت الاسلام کاظم صدیقی، عزاداری حجت الاسلام مرتضی وافی
پنجشنبه 6 شهریور، دعا و روضه، جـــــناب آقای مهدی سماواتی، سخنران حجت الاسلام ناصر رفیعی
جمعه 7 شهریور، سخنـــــــران حجت الاسلام ناصر رفـــــــــیعی، عزاداری حجت الاسلام محسن آتشکار
شنبه 8 شهریور، سخنران حجت الاسلام مسعود عالی، عزاداری حجت الاسلام جعفر واضحی
یکشنبه 9 شهریــــــــور، سخنران حجت الاسلام مسعود عــــــالی، عزاداری حجت الاسلام سیدبهاءالدین ضیایی
دوشنبه 10 شهریور، سخـــــنران حجت الاسلام سیداحمد خاتمی، عزاداری حجت الاسلام ناصر شهیدی.
بنابر اعلام قبلی دفتر مقام معظم رهبری مشروح برنامههای عزاداری در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و تأکید رهبر انقلاب به رعایت دستورالعمل های ستاد ملی مقابله با کرونا این مراسم بدون حضور جمعیت و تنها با حضور یک سخنران و یک مداح برگزار می شود. این مراسم از شب هفتم تا شب دوازدهم محرم (چهارشنبه ۵ شهریور تا دوشنبه ۱۰ شهریورماه) به مدت 6 شب برگزار خواهد شد. برنامه عزاداری در حسینیه امام خمینی(ره) به شرح زیر است:
چهارشنبه، 5 شهریور، قرائت قرآن کریم جناب آقای کریم منصوری، سخنران حجت الاسلام کاظم صدیقی، عزاداری حجت الاسلام مرتضی وافی
پنجشنبه 6 شهریور، دعا و روضه، جـــــناب آقای مهدی سماواتی، سخنران حجت الاسلام ناصر رفیعی
جمعه 7 شهریور، سخنـــــــران حجت الاسلام ناصر رفـــــــــیعی، عزاداری حجت الاسلام محسن آتشکار
شنبه 8 شهریور، سخنران حجت الاسلام مسعود عالی، عزاداری حجت الاسلام جعفر واضحی
یکشنبه 9 شهریــــــــور، سخنران حجت الاسلام مسعود عــــــالی، عزاداری حجت الاسلام سیدبهاءالدین ضیایی
دوشنبه 10 شهریور، سخـــــنران حجت الاسلام سیداحمد خاتمی، عزاداری حجت الاسلام ناصر شهیدی.
بنابر اعلام قبلی دفتر مقام معظم رهبری مشروح برنامههای عزاداری در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
توافق گروسی در تهران
- براساس بیانیه مشترک ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران به آژانس برای دسترسی به دو مکان هسته ای اجازه داد . آژانس هم اعلام کرد سؤال و درخواست دسترسی فراتری از ایران ندارد
رئیس جمهوری در دیدار مدیر کل آژانس انرژی اتمی:
ضرورت حفظ برجام را از لحاظ فنی برای جهان بیان کنید
گروه سیاسی/ مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نخستین سفر خود به ایران با رئیس جمهوری کشورمان دیدار و گفتوگو کرد. دیداری که در آن انتظارات عالیترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران از آژانس بینالمللی در راستای حفظ استقلال و بیطرفی این نهاد در برابر فشارها و جوسازیهای دولت امریکا علیه ایران و توافق برجام مطرح و بر آمادگی ایران برای همکاری با آژانس در چارچوب پادمان تأکید شد و در مقابل با این موضعگیری رافائل گروسی مواجه شد که آژانس میتواند ابهامات و سؤالات پدید آمده آتی را در ملاقات و مذاکره با مقامات مسئول کشورمان برطرف کند. ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی سالهای اجرای توافق برجام و در دوران مدیریت یوکیا آمانو بر این نهاد رابطه تعاملی داشتند که حاصل آن در گزارشهای متعدد تأییدکننده پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش نمود داشت. در نزدیک به یکسالی که از حضور رافائل گروسی در سمت مدیرکلی آژانس حضور دارد گامهای تعلیقی ایران از تعهدات برجامیاش و در سایه فضاسازی امریکا میرفت تا رویکرد مبتنی بر بدبینی و عدم اعتماد متقابل را بر این رابطه تحمیل کند.
از این حیث به نظر میرسد سفر گروسی به ایران و آنچه در محتوای بیانیه مشترک او با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مطرح شده است را باید فصل جدیدی از رابطه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تلاشی برای ترمیم و بازگشت اعتماد متقابل ارزیابی کرد. تا آنجا که تحلیل میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین از این تحول اینگونه در توئیتی خلاصه میشود که «پیشرفتی واقعی! بازدید رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران به توافقی مهم خصوصاً در زمینه دسترسی به ۲ سایت مشخص شده توسط آژانس منجر شد. این مدرک دیگری است که گفتوگو از اعمال فشار سازندهتر است. به هر دو طرف تبریک میگویم!»
بیانیه مشترک ایران و آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در پایان سفر دو روزه «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس به تهران و انجام مذاکرات با مقامات کشورمان، بیانیه مشترکی صادر کردند. به گزارش ایرنا، بر اساس این بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران توافق کردند تا همکاری های خود را بیش از پیش تقویت کرده و اعتماد متقابل را به منظور تسهیل اجرای کامل موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی به آن، که از ١۶ ژانویه ٢٠١۶ به صورت موقت توسط ایران در حال اجرا است، ارتقا بخشند. در این بیانیه آمده است: بعد از مشورتهای فشرده دوجانبه، ایران و آژانس در خصوص حل و فصلِ توأم با حسن نیت موضوعات مشخص شده توسط آژانس در ارتباط با اجرای پادمان به توافق رسیدند. در این ارتباط، ایران به طور داوطلبانه به دو مکان مشخص شده توسط آژانس دسترسی داده و فعالیت های راستی آزمایی آژانس را برای حل و فصل این موضوعات تسهیل خواهد کرد. تاریخ های مربوط به دسترسی های آژانس و فعالیت های راستی آزمایی، مورد توافق قرار گرفته است. در بخش دیگری از این بیانیهآمده است: فعالیت های راستی آزمایی آژانس مطابق با موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی و رویه استاندارد راستی آزمایی آژانس، همان گونه که برای همه کشورهای دارای موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اجرا می شود، به صورت برابر و بدون تبعیض اجرا خواهد شد. بر اساس این بیانیه، در چارچوب قطعنامه GOV/2015/72 که در تاریخ ١۵ دسامبر ٢٠١۵ توسط شورای حکام به تصویب رسید، آژانس و ایران تأیید می کنند که این موضوعاتِ مرتبط با اجرای پادمان، منحصراً مربوط به مواد و فعالیت های هسته ای تحت پادمان براساس موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی می باشند. در این چارچوب حاضر، براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات در اختیار آژانس، آژانس هیچ سؤال دیگری از ایران و هیچ درخواستی برای دسترسی به مکان هایی فراتر از آنچه که توسط ایران تحت موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اظهار شده اند، ندارد. دو طرف در این بیانیه تصدیق کردند که استقلال، بی طرفی و حرفه ای گری آژانس همچنان لازمه اجرای فعالیت های راستیآزمایی هستند. در این بیانیه همچنینآمده است: آژانس با حفاظت از تمامی اطلاعات محرمانه پادمانی مطابق با اساسنامه آژانس، مفاد مرتبط در موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی و محرمانگی رژیم، استانداردها و رویه های تثبیت شده آژانس، نگرانی های امنیتی ایران را همچنان مدنظر قرار خواهد داد.
صالحی: ملاحظات اصولی ایران در بیانیه مشترک در نظر گرفته شد
رئیس سازمان انرژی اتمی در حاشیه دیدار مدیر کلآژانس بینالمللی انرژی اتمی با رئیسجمهوری، با بیان اینکه ملاحظات اصولی جمهوری اسلامی در بیانیه مشترک ایران و آژانس همگی در نظر گرفته شد، گفت: در بیانیه مشترک ایران و آژانس توافق شد با توجه به درخواست آژانس برای بازرسی از دو محل؛ دیگر بر اساس اطلاعات خود آژانس، درخواست دیگری نداشته باشند وآنها هم پذیرفتند.
به گزارش ایرنا، علیاکبر صالحی با بیان اینکه ما همواره اعلام کردیم هر آنچه ایران در حوزههای بینالمللی تعهد کرده باشد، به آن ملتزم هستیم، افزود: اما فراتر از تعهدات خودمان، قطعاً خواستهای را نمیپذیریم و فقط در چارچوب تعهدات و آن هم در این موضوع بخصوص یعنی موافقتنامه پادمان و عمدتاً پروتکل الحاقی را میپذیریم. صالحی با اشاره به اینکه ما در این چارچوب با آژانس مذاکره کردیم و آژانس درخواستها و ملاحظاتی داشت، اظهارکرد: توافق شد که درخواستهای آنها را بر اساس اطلاعات جمعآوری شده از سوی خود آژانس و نه بر اساس اطلاعات واهی و ادعایی، یا ملاحظات آژانس را با در نظر گرفتن نقطهنظرات اصولی جمهوری اسلامی مدنظر قرار دهیم.
او درباره بیانیه مشترک ایران وآژانس نیز گفت: در این بیانیه توافق کردیم با توجه به درخواست آژانس برای بازرسی از دو محل؛ دیگر بر اساس اطلاعاتی که موجود هست، درخواست دیگری نباید داشته باشند. این کار بر اساس اطلاعاتی که در دسترس دارند قضیه را تمام میکند که این نکته مهمی است که آنان هم پذیرفتند. ملاحظات آنان را هم در نظر گرفتیم و باز تأکید میکنیم نقطهنظرات اصولی جمهوری اسلامی همگی در نظر
گرفته شد.
دیدار مدیر کل آژانس انرژی اتمی با رییس جمهوری
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در دیدار «رافائل ماریانو گروسی» با تأکید بر اهمیت بالای جایگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نگاه ایران گفت: روابط ایران با آژانس در سطح بسیار خوبی است و پیام سفر مدیرکل آژانس به تهران برای جهانیان این است که ایران مثل گذشته آماده است در چارچوب پادمان با آژانس همکاری نزدیکی داشته باشد. روحانی سپس با ابراز امیدواری به اینکه همکاریهای بین ایران و آژانس روز به روز بیشتر شود، گفت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی علاوه بر وظایف فنی و تخصصی خود در زمینه پادمان و پروتکل الحاقی که ایران داوطلبانه آن را اجرا میکند، در رابطه با برجام و حفظ این سند چندجانبه نیز مسئولیت مهمی برعهده دارد.
رئیس جمهوری کشورمان با اشاره به گزارشهای دقیق و کارشناسانه آژانس درمورد اجرای برجام در مدت زمان همکاری 7 کشور طرف برجام در این زمینه گفت: برجام یک توافق بسیار مهم برای ایران و 1+5 بود و در کل منطقه و جهان آرامش را بهوجود آورد. او با بیان اینکه امریکا بدون هیچ دلیلی در سال 2018 از توافق برجام خارج شد، تصریح کرد: با گذشت بیش از دو سال از خروج این کشور از برجام، امریکاییها به خوبی متوجه شدهاند که اقدام آنها کار نادرستی بوده است.
آژانس از لحاظ فنی اهمیت ماندن برجام را برای جهانیان
توضیح دهد
روحانی با اشاره به اینکه امروز اهمیت برجام بهخوبی برای اعضای شورای امنیت سازمان ملل ملموس است و امریکا بعد از خروج از برجام از طریق سازمانهای بینالمللی موفقیتی نداشته است، اظهار داشت: امیدواریم امریکا یک روز درک کند که دوران یکجانبهگرایی تمام شده است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه در شرایط فعلی، ما و جامعه جهانی برای حفظ برجام تلاش میکنیم و امریکا و یکی دو کشور متأسفانه برای تخریب برجام در تلاش هستند، گفت: امیدواریم آژانس به عنوان حمایت از چندجانبهگرایی از لحاظ فنی، علمی و حرفهای اهمیت ماندن برجام و اجرای آن را برای جهانیان توضیح دهد. روحانی حفظ استقلال، بیطرفی و حرفهای بودن آژانس را بسیار مهم دانست و ابراز امیدواری کرد که جایگاه حرفهای آژانس در افکار عمومی بیش از پیش تقویت شود. رئیس جمهوری با اشاره به توافق خوب بین آژانس و سازمان انرژی اتمی ایران در این سفر گفت: آژانس باید به این نکته مهم توجه کند که ایران دشمنان قسمخوردهای دارد که همواره به دنبال ایجاد مشکل برای ما هستند، آنها کسانیاند که هم سلاح اتمی دارند و هم با آژانس همکاری نمیکنند. روحانی با اشاره به نتایج و دستاوردهای گذشته همکاریهای ایران و آژانس، بر حفظ این دستاوردها تأکید کرد و گفت: در این سفر هم توافق خوبی حاصل شد که میتواند به حرکت در مسیر صحیح و درست برای حل و فصل نهایی مشکلات کمک کند.
برای حفظ برجام وظیفه مهمی به ما محول شده
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در دیدار با رئیس جمهوری کشورمان، با ابراز خرسندی از توافق حاصل شده با سازمان انرژی اتمی ایران در این سفر، بر تعمیق و گسترش بیش از پیش همکاریهای ایران و آژانس تأکید کرد. گروسی گفت: برجام به معنای واقعی کلمه یک دستاورد و معیار بزرگ برای همه طرفها بود و برای حفظ آن وظیفه مهمی به ما محول شده است.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اشاره به فعالیتهای گسترده این سازمان بینالمللی، ابراز امیدواری کرد که با همکاری بیش از پیش ایران و آژانس همه مسائل و پرسشهای فنی و حرفهای مرتفع گردد. او با تأکید بر اینکه نباید اجازه دهیم عوامل و صداهای خارجی تأثیری بر همکاری ما داشته باشد، گفت: عملکرد آژانس فنی و حرفهای است و هر زمان سؤالی داشته باشیم با مذاکره و انجام چنین ملاقاتهایی آن را برطرف خواهیم کرد.
ضرورت حفظ برجام را از لحاظ فنی برای جهان بیان کنید
گروه سیاسی/ مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نخستین سفر خود به ایران با رئیس جمهوری کشورمان دیدار و گفتوگو کرد. دیداری که در آن انتظارات عالیترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران از آژانس بینالمللی در راستای حفظ استقلال و بیطرفی این نهاد در برابر فشارها و جوسازیهای دولت امریکا علیه ایران و توافق برجام مطرح و بر آمادگی ایران برای همکاری با آژانس در چارچوب پادمان تأکید شد و در مقابل با این موضعگیری رافائل گروسی مواجه شد که آژانس میتواند ابهامات و سؤالات پدید آمده آتی را در ملاقات و مذاکره با مقامات مسئول کشورمان برطرف کند. ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی سالهای اجرای توافق برجام و در دوران مدیریت یوکیا آمانو بر این نهاد رابطه تعاملی داشتند که حاصل آن در گزارشهای متعدد تأییدکننده پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش نمود داشت. در نزدیک به یکسالی که از حضور رافائل گروسی در سمت مدیرکلی آژانس حضور دارد گامهای تعلیقی ایران از تعهدات برجامیاش و در سایه فضاسازی امریکا میرفت تا رویکرد مبتنی بر بدبینی و عدم اعتماد متقابل را بر این رابطه تحمیل کند.
از این حیث به نظر میرسد سفر گروسی به ایران و آنچه در محتوای بیانیه مشترک او با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مطرح شده است را باید فصل جدیدی از رابطه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تلاشی برای ترمیم و بازگشت اعتماد متقابل ارزیابی کرد. تا آنجا که تحلیل میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین از این تحول اینگونه در توئیتی خلاصه میشود که «پیشرفتی واقعی! بازدید رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران به توافقی مهم خصوصاً در زمینه دسترسی به ۲ سایت مشخص شده توسط آژانس منجر شد. این مدرک دیگری است که گفتوگو از اعمال فشار سازندهتر است. به هر دو طرف تبریک میگویم!»
بیانیه مشترک ایران و آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در پایان سفر دو روزه «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس به تهران و انجام مذاکرات با مقامات کشورمان، بیانیه مشترکی صادر کردند. به گزارش ایرنا، بر اساس این بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران توافق کردند تا همکاری های خود را بیش از پیش تقویت کرده و اعتماد متقابل را به منظور تسهیل اجرای کامل موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی به آن، که از ١۶ ژانویه ٢٠١۶ به صورت موقت توسط ایران در حال اجرا است، ارتقا بخشند. در این بیانیه آمده است: بعد از مشورتهای فشرده دوجانبه، ایران و آژانس در خصوص حل و فصلِ توأم با حسن نیت موضوعات مشخص شده توسط آژانس در ارتباط با اجرای پادمان به توافق رسیدند. در این ارتباط، ایران به طور داوطلبانه به دو مکان مشخص شده توسط آژانس دسترسی داده و فعالیت های راستی آزمایی آژانس را برای حل و فصل این موضوعات تسهیل خواهد کرد. تاریخ های مربوط به دسترسی های آژانس و فعالیت های راستی آزمایی، مورد توافق قرار گرفته است. در بخش دیگری از این بیانیهآمده است: فعالیت های راستی آزمایی آژانس مطابق با موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی و رویه استاندارد راستی آزمایی آژانس، همان گونه که برای همه کشورهای دارای موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اجرا می شود، به صورت برابر و بدون تبعیض اجرا خواهد شد. بر اساس این بیانیه، در چارچوب قطعنامه GOV/2015/72 که در تاریخ ١۵ دسامبر ٢٠١۵ توسط شورای حکام به تصویب رسید، آژانس و ایران تأیید می کنند که این موضوعاتِ مرتبط با اجرای پادمان، منحصراً مربوط به مواد و فعالیت های هسته ای تحت پادمان براساس موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی می باشند. در این چارچوب حاضر، براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات در اختیار آژانس، آژانس هیچ سؤال دیگری از ایران و هیچ درخواستی برای دسترسی به مکان هایی فراتر از آنچه که توسط ایران تحت موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اظهار شده اند، ندارد. دو طرف در این بیانیه تصدیق کردند که استقلال، بی طرفی و حرفه ای گری آژانس همچنان لازمه اجرای فعالیت های راستیآزمایی هستند. در این بیانیه همچنینآمده است: آژانس با حفاظت از تمامی اطلاعات محرمانه پادمانی مطابق با اساسنامه آژانس، مفاد مرتبط در موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی و محرمانگی رژیم، استانداردها و رویه های تثبیت شده آژانس، نگرانی های امنیتی ایران را همچنان مدنظر قرار خواهد داد.
صالحی: ملاحظات اصولی ایران در بیانیه مشترک در نظر گرفته شد
رئیس سازمان انرژی اتمی در حاشیه دیدار مدیر کلآژانس بینالمللی انرژی اتمی با رئیسجمهوری، با بیان اینکه ملاحظات اصولی جمهوری اسلامی در بیانیه مشترک ایران و آژانس همگی در نظر گرفته شد، گفت: در بیانیه مشترک ایران و آژانس توافق شد با توجه به درخواست آژانس برای بازرسی از دو محل؛ دیگر بر اساس اطلاعات خود آژانس، درخواست دیگری نداشته باشند وآنها هم پذیرفتند.
به گزارش ایرنا، علیاکبر صالحی با بیان اینکه ما همواره اعلام کردیم هر آنچه ایران در حوزههای بینالمللی تعهد کرده باشد، به آن ملتزم هستیم، افزود: اما فراتر از تعهدات خودمان، قطعاً خواستهای را نمیپذیریم و فقط در چارچوب تعهدات و آن هم در این موضوع بخصوص یعنی موافقتنامه پادمان و عمدتاً پروتکل الحاقی را میپذیریم. صالحی با اشاره به اینکه ما در این چارچوب با آژانس مذاکره کردیم و آژانس درخواستها و ملاحظاتی داشت، اظهارکرد: توافق شد که درخواستهای آنها را بر اساس اطلاعات جمعآوری شده از سوی خود آژانس و نه بر اساس اطلاعات واهی و ادعایی، یا ملاحظات آژانس را با در نظر گرفتن نقطهنظرات اصولی جمهوری اسلامی مدنظر قرار دهیم.
او درباره بیانیه مشترک ایران وآژانس نیز گفت: در این بیانیه توافق کردیم با توجه به درخواست آژانس برای بازرسی از دو محل؛ دیگر بر اساس اطلاعاتی که موجود هست، درخواست دیگری نباید داشته باشند. این کار بر اساس اطلاعاتی که در دسترس دارند قضیه را تمام میکند که این نکته مهمی است که آنان هم پذیرفتند. ملاحظات آنان را هم در نظر گرفتیم و باز تأکید میکنیم نقطهنظرات اصولی جمهوری اسلامی همگی در نظر
گرفته شد.
دیدار مدیر کل آژانس انرژی اتمی با رییس جمهوری
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در دیدار «رافائل ماریانو گروسی» با تأکید بر اهمیت بالای جایگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نگاه ایران گفت: روابط ایران با آژانس در سطح بسیار خوبی است و پیام سفر مدیرکل آژانس به تهران برای جهانیان این است که ایران مثل گذشته آماده است در چارچوب پادمان با آژانس همکاری نزدیکی داشته باشد. روحانی سپس با ابراز امیدواری به اینکه همکاریهای بین ایران و آژانس روز به روز بیشتر شود، گفت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی علاوه بر وظایف فنی و تخصصی خود در زمینه پادمان و پروتکل الحاقی که ایران داوطلبانه آن را اجرا میکند، در رابطه با برجام و حفظ این سند چندجانبه نیز مسئولیت مهمی برعهده دارد.
رئیس جمهوری کشورمان با اشاره به گزارشهای دقیق و کارشناسانه آژانس درمورد اجرای برجام در مدت زمان همکاری 7 کشور طرف برجام در این زمینه گفت: برجام یک توافق بسیار مهم برای ایران و 1+5 بود و در کل منطقه و جهان آرامش را بهوجود آورد. او با بیان اینکه امریکا بدون هیچ دلیلی در سال 2018 از توافق برجام خارج شد، تصریح کرد: با گذشت بیش از دو سال از خروج این کشور از برجام، امریکاییها به خوبی متوجه شدهاند که اقدام آنها کار نادرستی بوده است.
آژانس از لحاظ فنی اهمیت ماندن برجام را برای جهانیان
توضیح دهد
روحانی با اشاره به اینکه امروز اهمیت برجام بهخوبی برای اعضای شورای امنیت سازمان ملل ملموس است و امریکا بعد از خروج از برجام از طریق سازمانهای بینالمللی موفقیتی نداشته است، اظهار داشت: امیدواریم امریکا یک روز درک کند که دوران یکجانبهگرایی تمام شده است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه در شرایط فعلی، ما و جامعه جهانی برای حفظ برجام تلاش میکنیم و امریکا و یکی دو کشور متأسفانه برای تخریب برجام در تلاش هستند، گفت: امیدواریم آژانس به عنوان حمایت از چندجانبهگرایی از لحاظ فنی، علمی و حرفهای اهمیت ماندن برجام و اجرای آن را برای جهانیان توضیح دهد. روحانی حفظ استقلال، بیطرفی و حرفهای بودن آژانس را بسیار مهم دانست و ابراز امیدواری کرد که جایگاه حرفهای آژانس در افکار عمومی بیش از پیش تقویت شود. رئیس جمهوری با اشاره به توافق خوب بین آژانس و سازمان انرژی اتمی ایران در این سفر گفت: آژانس باید به این نکته مهم توجه کند که ایران دشمنان قسمخوردهای دارد که همواره به دنبال ایجاد مشکل برای ما هستند، آنها کسانیاند که هم سلاح اتمی دارند و هم با آژانس همکاری نمیکنند. روحانی با اشاره به نتایج و دستاوردهای گذشته همکاریهای ایران و آژانس، بر حفظ این دستاوردها تأکید کرد و گفت: در این سفر هم توافق خوبی حاصل شد که میتواند به حرکت در مسیر صحیح و درست برای حل و فصل نهایی مشکلات کمک کند.
برای حفظ برجام وظیفه مهمی به ما محول شده
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در دیدار با رئیس جمهوری کشورمان، با ابراز خرسندی از توافق حاصل شده با سازمان انرژی اتمی ایران در این سفر، بر تعمیق و گسترش بیش از پیش همکاریهای ایران و آژانس تأکید کرد. گروسی گفت: برجام به معنای واقعی کلمه یک دستاورد و معیار بزرگ برای همه طرفها بود و برای حفظ آن وظیفه مهمی به ما محول شده است.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اشاره به فعالیتهای گسترده این سازمان بینالمللی، ابراز امیدواری کرد که با همکاری بیش از پیش ایران و آژانس همه مسائل و پرسشهای فنی و حرفهای مرتفع گردد. او با تأکید بر اینکه نباید اجازه دهیم عوامل و صداهای خارجی تأثیری بر همکاری ما داشته باشد، گفت: عملکرد آژانس فنی و حرفهای است و هر زمان سؤالی داشته باشیم با مذاکره و انجام چنین ملاقاتهایی آن را برطرف خواهیم کرد.
با مصوبه هیأت دولت آرزوی 42 ساله بخش قابل توجهی از مردم کشور تحقق یافت
برق 8/4 میلیون خانوار مجانی شد
گروه اقتصادی / هفته دوم اسفند 1357، سخنگوی وقت دولت بازرگان یک جمله را اعلام کرد که تیتر تمام روزنامههای فعال در آن زمان شد؛ «آب و برق مجانی میشود.» البته اصل خبر این بود: «آب و برق برای کم درآمدها مجانی میشود.» و نه برای تمام مردم کشور.
از آن زمان تاکنون یکی از مطالبات مردم از دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این است که آب و برق رایگان شود. اما چطور میتوان بابت ارائه یک کالا، پول نگرفت و همچنان به تأمین آن ادامه داد. این هفته آرزوی 42 ساله مردم ایران محقق شد و با موافقت هیأت دولت، راهکار وزارت نیرو پذیرفته و برق برای بخش قابل توجهی از مردم ایران رایگان شد.
برق رایگان برای 30 میلیون ایرانی
رئیس جمهوری روز گذشته در جلسه هیأت دولت به مجانی شدن برق بیش از 30 میلیون نفر از مردم کشور به واسطه تصمیم 3 روز قبل هیأت وزرا یعنی در تاریخ 2 شهریور 1399 اشاره کرد و گفت: «یک آرزوی 42 ساله محقق شده و این مایه افتخار دولت دوازدهم است.» حسن روحانی در روز تصویب این طرح نیز گفته بود: «در جلسه دولت تصمیم گرفتیم برای حدود 30 میلیون نفر جمعیت کشور که مصرف برق آنها پایینتر از میانگین الگوی مصرف خانوار است، هزینه برق رایگان محاسبه شده تا برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی برق مستضعفین و اقشار محروم کم مصرف رایگان شود.»
اما چگونه؟ وزیر نیرو نیز که ارائه دهنده این طرح به دولت بوده، در این باره توضیحاتی داده است.
برق امید و خوش مصرفی
اسم طرح را «برق امید» گذاشتهاند. هدف طرح هم اعمال تخفیف صددرصدی برای مشترکان کممصرف برق در کشور، تشویق مشترکان به اصلاح مصرف و در نهایت پیکسازی و کاهش هزینههای توسعه نیروگاه هاست. به عبارتی با کاهش هزینه ساخت و ساز، منابع صرف پرداخت قبوض مشترکان خوش مصرف میشود و به این ترتیب، خوشمصرفان، استفاده از برق رایگان را تجربه خواهند کرد.
وزیر نیرو در روز سوم شهریور، در جمع خبرنگاران توضیح داد: «گزارش وزارت نیرو درخصوص عملکرد بخش صنعت برق و توفیقاتی که در عرصه مدیریت مصرف نصیب کشور شده و همکاری و همراهی که مردم در تمام بخشها اعم از صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات، عمومی و بخش خانگی به روشهای مختلف با خدمتگزاران خود در صنعت برق و وزارت نیرو داشتهاند، در نشست هیأت وزیران منجر به مصوبهای شد که در آن مصرفکنندگان در بخش خانگی به سه گروه (پرمصرف، خوش مصرف و کممصرف) دستهبندی میشوند. هدف ما در این طرح آن است که برای مشترکان در بخش کم مصرفها تخفیف صددرصدی در قبوض برقشان قائل شویم. به عنوان قطعهای از یک مجموعه فعالیت با عنوان مدیریت مصرف بنا داریم تا از کسانی که در این راستا فعالیت خوبی داشتند به نحو مناسبی قدردانی کنیم؛ اساس کار ما ناظر بر حمایت از مشترکان کم مصرف و در عین حال تشویق مشترکان پر مصرف است که اینها هم به جرگه مشترکان خوش مصرف که الگو را رعایت میکنند، بپیوندند.»
به گزارش «ایران»، رضا اردکانیان ادامه داد: «برای مشترکان پرمصرف هم دو برنامه مهم داریم که با انتخاب یکی و یا هر دو اینها میتوانند عنوان پرمصرفی را از خود دور کرده و به جرگه خوشمصرفها بپیوندند. یکی از این برنامهها کاهش مصرف از طریق آموزش به مردم توسط شرکتهای مدیریت مصرف و استارتاپهاست که با چه کارهای ساده و کوچکی میتوانند در بخش خانگی مصرف برق خود را مدیریت کرده و کاهش دهند. یک راه حل دیگر هم که تدارک دیده شده استفاده از پنلهای خورشیدی کوچک و نصب آنها توسط مشترکان پرمصرف روی پشت بامها است. کسانی که نیاز مالی دارند میتوانند از طریق سیستم بانکی، وام کم بهرهای را دریافت کنند تا شرکتهای مختلفی که از این طریق در توسعه نیروگاههای کوچک خورشیدی فعال میشوند این پنلها را نصب کنند. میزان برقی که از این طریق تولید میشود به راحتی به شبکه برق مشترکان وصل و میتواند مصرف آنها را از شبکه سراسری کاهش داده و اینها هم از گروه پر مصرفها خارج شوند.»
در آخر هم وزیر نیرو با بیان اینکه الگوی مصرف استان به استان، شهر به شهر و روستا به روستا متفاوت تعریف شده و خوش مصرفی و بد مصرفی بر اساس این الگو تشخیص داده میشود، گفت: «به همین خاطر برنامهریزی شده که در ماههای باقیمانده از سال تدارک لازم برای این موضوع دیده شده و اجرای عملی کار هم حداکثر برای اول سال آینده گذاشته شود. برای پر مصرفها نیز مصوبه هیأت وزیران دو ماه فرصت داده که دستورالعمل اجرایی تهیه و تدارک لازم برای مدیریت پرمصرفها ببینیم و این فرصت و امکان فراهم شود تا مصرف خود را کاهش دهند.»
8.4 میلیون خانوار در کشور مشمول برق رایگان هستند
وزیر نیرو با بیان اینکه کممصرفها در حوزه انرژی از تخفیف صددرصدی برخوردار میشوند، میگوید: «مطابق آمار براساس الگوی مصرف، حدود 8 میلیون و 400 هزار خانوار جزو مشترکان کم مصرف هستند.»
اردکانیان روز گذشته نیز در گفتوگو با رادیو جوان، با اشاره به مصوبه اخیر دولت مبنی بر رایگان شدن برق 30 میلیون نفر در کشور اظهار کرد: «اصل این طرح در جهت اصلاح مصرف است و بر این اساس مصرفکنندگان در بخش خانگی به سه دسته «خوش مصرفها» با حدود 16.5 میلیون مشترک خانگی، «کممصرفها» و «پرمصرفها» تقسیم شدهاند.»
او ادامه داد: «اکنون این طرح در بخش برق است. اصل موضوع اطلاعرسانی و آموزش است. استارتاپهای زیادی در این زمینه فعال خواهند شد و صدا و سیما همکاری وسیعی خواهد داشت.»
وزیر نیرو همچنین گفت: «در موضوع آب هم باید جلوتر برویم ببینیم چگونه میشود عمل کرد.»
او خاطرنشان کرد: «در شرایط کرونایی برق یک واحد درمانی و بیمارستانی قطع نشد و این حاکی از آن است که هزاران خدمتگزار مردم در صنعت آب و برق مشغول فعالیت بودند و مردم قدرشناس این تلاش هستند.»
وزیر نیرو همچنین اظهار داشت: «آب و برق دو محصول بسیار مهم در هر جامعهای است که ارتباط مستقیم با رفاه، آسایش، امنیت خاطر و سلامت مردم دارند. در منطقه ما به لحاظ وضعیت اقلیمی که منطقهای خشک و نیمه خشک است، اهمیت این موضوع بیشتر و این نیاز در تابستان شدیدتر احساس میشود، شرایط کرونایی هم موضوع را خیلی مهم میکند.»
او افزود: «خوشبختانه با همراهی مردم بویژه در ماههای اخیر در مصرف آب و برق، توانستیم اوج بار برق را در یک تابستان نسبتاً طولانی و گرم با موفقیت پشت سر بگذاریم و نسبت به سالهای قبل که همیشه این اوج بار حدود 5 درصد افزایش میداشت و ناچار بودیم برای تأمین آن از مدتها قبل یک سرمایهگذاری سنگین برای احداث نیروگاهها داشته باشیم، اوج بار ما در تابستان امسال همانند سال گذشته تنها یک درصد افزایش داشت اما در عوض توانستیم انرژی بیشتری را عرضه کنیم.»
به گفته اردکانیان، امسال در حالی که خیلی از کشورها حتی صنعتی دنیا به دلیل شرایط کرونایی و رکود و کسادی گزارش دادند 5 تا 25 درصد انرژی کمتری را مصرف کردند و بازار برای آن وجود نداشت در صنایع بزرگمان بیش از 11 درصد و عرضه انرژی در کل در کشور 4.5 درصد نسبت به سال قبل بیشتر بود.
با این حال، تجربه دو سال پیاپی کاهش شیب افزایش مصرف (از 5 درصد به یک درصد رشد پیک) که نتیجه همکاری موفق با مردم بود، فرصتی ایجاد کرد که یک آرزوی دیرینه محقق شود و برق به صورت رایگان به دست مردم برسد؛ البته به شرط خوش مصرفی.
از آن زمان تاکنون یکی از مطالبات مردم از دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این است که آب و برق رایگان شود. اما چطور میتوان بابت ارائه یک کالا، پول نگرفت و همچنان به تأمین آن ادامه داد. این هفته آرزوی 42 ساله مردم ایران محقق شد و با موافقت هیأت دولت، راهکار وزارت نیرو پذیرفته و برق برای بخش قابل توجهی از مردم ایران رایگان شد.
برق رایگان برای 30 میلیون ایرانی
رئیس جمهوری روز گذشته در جلسه هیأت دولت به مجانی شدن برق بیش از 30 میلیون نفر از مردم کشور به واسطه تصمیم 3 روز قبل هیأت وزرا یعنی در تاریخ 2 شهریور 1399 اشاره کرد و گفت: «یک آرزوی 42 ساله محقق شده و این مایه افتخار دولت دوازدهم است.» حسن روحانی در روز تصویب این طرح نیز گفته بود: «در جلسه دولت تصمیم گرفتیم برای حدود 30 میلیون نفر جمعیت کشور که مصرف برق آنها پایینتر از میانگین الگوی مصرف خانوار است، هزینه برق رایگان محاسبه شده تا برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی برق مستضعفین و اقشار محروم کم مصرف رایگان شود.»
اما چگونه؟ وزیر نیرو نیز که ارائه دهنده این طرح به دولت بوده، در این باره توضیحاتی داده است.
برق امید و خوش مصرفی
اسم طرح را «برق امید» گذاشتهاند. هدف طرح هم اعمال تخفیف صددرصدی برای مشترکان کممصرف برق در کشور، تشویق مشترکان به اصلاح مصرف و در نهایت پیکسازی و کاهش هزینههای توسعه نیروگاه هاست. به عبارتی با کاهش هزینه ساخت و ساز، منابع صرف پرداخت قبوض مشترکان خوش مصرف میشود و به این ترتیب، خوشمصرفان، استفاده از برق رایگان را تجربه خواهند کرد.
وزیر نیرو در روز سوم شهریور، در جمع خبرنگاران توضیح داد: «گزارش وزارت نیرو درخصوص عملکرد بخش صنعت برق و توفیقاتی که در عرصه مدیریت مصرف نصیب کشور شده و همکاری و همراهی که مردم در تمام بخشها اعم از صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات، عمومی و بخش خانگی به روشهای مختلف با خدمتگزاران خود در صنعت برق و وزارت نیرو داشتهاند، در نشست هیأت وزیران منجر به مصوبهای شد که در آن مصرفکنندگان در بخش خانگی به سه گروه (پرمصرف، خوش مصرف و کممصرف) دستهبندی میشوند. هدف ما در این طرح آن است که برای مشترکان در بخش کم مصرفها تخفیف صددرصدی در قبوض برقشان قائل شویم. به عنوان قطعهای از یک مجموعه فعالیت با عنوان مدیریت مصرف بنا داریم تا از کسانی که در این راستا فعالیت خوبی داشتند به نحو مناسبی قدردانی کنیم؛ اساس کار ما ناظر بر حمایت از مشترکان کم مصرف و در عین حال تشویق مشترکان پر مصرف است که اینها هم به جرگه مشترکان خوش مصرف که الگو را رعایت میکنند، بپیوندند.»
به گزارش «ایران»، رضا اردکانیان ادامه داد: «برای مشترکان پرمصرف هم دو برنامه مهم داریم که با انتخاب یکی و یا هر دو اینها میتوانند عنوان پرمصرفی را از خود دور کرده و به جرگه خوشمصرفها بپیوندند. یکی از این برنامهها کاهش مصرف از طریق آموزش به مردم توسط شرکتهای مدیریت مصرف و استارتاپهاست که با چه کارهای ساده و کوچکی میتوانند در بخش خانگی مصرف برق خود را مدیریت کرده و کاهش دهند. یک راه حل دیگر هم که تدارک دیده شده استفاده از پنلهای خورشیدی کوچک و نصب آنها توسط مشترکان پرمصرف روی پشت بامها است. کسانی که نیاز مالی دارند میتوانند از طریق سیستم بانکی، وام کم بهرهای را دریافت کنند تا شرکتهای مختلفی که از این طریق در توسعه نیروگاههای کوچک خورشیدی فعال میشوند این پنلها را نصب کنند. میزان برقی که از این طریق تولید میشود به راحتی به شبکه برق مشترکان وصل و میتواند مصرف آنها را از شبکه سراسری کاهش داده و اینها هم از گروه پر مصرفها خارج شوند.»
در آخر هم وزیر نیرو با بیان اینکه الگوی مصرف استان به استان، شهر به شهر و روستا به روستا متفاوت تعریف شده و خوش مصرفی و بد مصرفی بر اساس این الگو تشخیص داده میشود، گفت: «به همین خاطر برنامهریزی شده که در ماههای باقیمانده از سال تدارک لازم برای این موضوع دیده شده و اجرای عملی کار هم حداکثر برای اول سال آینده گذاشته شود. برای پر مصرفها نیز مصوبه هیأت وزیران دو ماه فرصت داده که دستورالعمل اجرایی تهیه و تدارک لازم برای مدیریت پرمصرفها ببینیم و این فرصت و امکان فراهم شود تا مصرف خود را کاهش دهند.»
8.4 میلیون خانوار در کشور مشمول برق رایگان هستند
وزیر نیرو با بیان اینکه کممصرفها در حوزه انرژی از تخفیف صددرصدی برخوردار میشوند، میگوید: «مطابق آمار براساس الگوی مصرف، حدود 8 میلیون و 400 هزار خانوار جزو مشترکان کم مصرف هستند.»
اردکانیان روز گذشته نیز در گفتوگو با رادیو جوان، با اشاره به مصوبه اخیر دولت مبنی بر رایگان شدن برق 30 میلیون نفر در کشور اظهار کرد: «اصل این طرح در جهت اصلاح مصرف است و بر این اساس مصرفکنندگان در بخش خانگی به سه دسته «خوش مصرفها» با حدود 16.5 میلیون مشترک خانگی، «کممصرفها» و «پرمصرفها» تقسیم شدهاند.»
او ادامه داد: «اکنون این طرح در بخش برق است. اصل موضوع اطلاعرسانی و آموزش است. استارتاپهای زیادی در این زمینه فعال خواهند شد و صدا و سیما همکاری وسیعی خواهد داشت.»
وزیر نیرو همچنین گفت: «در موضوع آب هم باید جلوتر برویم ببینیم چگونه میشود عمل کرد.»
او خاطرنشان کرد: «در شرایط کرونایی برق یک واحد درمانی و بیمارستانی قطع نشد و این حاکی از آن است که هزاران خدمتگزار مردم در صنعت آب و برق مشغول فعالیت بودند و مردم قدرشناس این تلاش هستند.»
وزیر نیرو همچنین اظهار داشت: «آب و برق دو محصول بسیار مهم در هر جامعهای است که ارتباط مستقیم با رفاه، آسایش، امنیت خاطر و سلامت مردم دارند. در منطقه ما به لحاظ وضعیت اقلیمی که منطقهای خشک و نیمه خشک است، اهمیت این موضوع بیشتر و این نیاز در تابستان شدیدتر احساس میشود، شرایط کرونایی هم موضوع را خیلی مهم میکند.»
او افزود: «خوشبختانه با همراهی مردم بویژه در ماههای اخیر در مصرف آب و برق، توانستیم اوج بار برق را در یک تابستان نسبتاً طولانی و گرم با موفقیت پشت سر بگذاریم و نسبت به سالهای قبل که همیشه این اوج بار حدود 5 درصد افزایش میداشت و ناچار بودیم برای تأمین آن از مدتها قبل یک سرمایهگذاری سنگین برای احداث نیروگاهها داشته باشیم، اوج بار ما در تابستان امسال همانند سال گذشته تنها یک درصد افزایش داشت اما در عوض توانستیم انرژی بیشتری را عرضه کنیم.»
به گفته اردکانیان، امسال در حالی که خیلی از کشورها حتی صنعتی دنیا به دلیل شرایط کرونایی و رکود و کسادی گزارش دادند 5 تا 25 درصد انرژی کمتری را مصرف کردند و بازار برای آن وجود نداشت در صنایع بزرگمان بیش از 11 درصد و عرضه انرژی در کل در کشور 4.5 درصد نسبت به سال قبل بیشتر بود.
با این حال، تجربه دو سال پیاپی کاهش شیب افزایش مصرف (از 5 درصد به یک درصد رشد پیک) که نتیجه همکاری موفق با مردم بود، فرصتی ایجاد کرد که یک آرزوی دیرینه محقق شود و برق به صورت رایگان به دست مردم برسد؛ البته به شرط خوش مصرفی.
«ایران» گزارش میدهد
دارایی مردم با <دارا دوم> برگشت
گروه اقتصادی / همانطور که سیاستگذاران وعده داده بودند، دومین مرحله از عرضه صندوقهای «ایتیاف» در قالب «دارا دوم» در هفته دولت انجام شد و تا 19 شهریورماه مردم فرصت دارند تا نسبت به پذیرهنویسی این سهام اقدام کنند. در «دارا دوم» قرار است باقیمانده سهام دولت در پالایشگاههای اصفهان، تهران، تبریز و بندرعباس عرضه شود.
با عرضه صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله ETF، خیلی از بخشها بخصوص بورس سیگنال مثبت گرفتند و شاخصها از روند نزولی خارج شد.
نخستین مرحله از عرضه صندوق ETF که اردیبهشت ماه بود، با استقبال عموم همراه شد و در روزهای اولیه عرضه، ارزش این صندوق به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرد. حال شنیدهها حکایت از آن دارد که تعداد زیادی از مردم سراغ این سهم رفتند؛ هرچند که تخفیفهای ارائه شده دولت در این بخش هم توانست اثرگذاری خود را داشته باشد. اختصاص ۲۰ درصد تخفیف برای این سهام به معنای این است، فردی که پنج میلیون تومان از این سهام را خریداری کند، به ازای آن یک میلیون تومان از ارزش این سهام، تخفیف گرفته و به عبارت دیگر به اندازه یک میلیون تومان از ثروت ملی بهره میگیرد. واگذاری سهام شرکتهای دولتی از مهمترین اقدامات برای رشد اقتصادی کشور است که به گفته علی ربیعی، سخنگوی دولت این واگذاریها منجر به سرمایهگذاریهای مجدد در اقتصاد و صنعت خواهد شد و عامل اصلی برای رونق تولید، افزایش اشتغال و سرمایهگذاریهای جدیدتر میشود.
ما به دنبال صیانت از بازار سرمایه هستیم
با عرضه «دارا دوم»، فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد و دارایی در حاشیه جلسه هیأت دولت، گفت: «هدف دولت در عرضه سهام در قالب صندوق ETF حرکت به سمت عادلانهسازی نظام توزیع درآمد و ثروت و ایجاد زمینه برای مشارکت عمومی است.»
به گزارش ایرنا، وزیر اقتصاد درباره اینکه مردم از «دارا دوم» استقبال نخواهند کرد چرا که بورس طی چند روز اخیر ریزش داشته است و دیگر اعتمادی وجود ندارد، توضیح داد: «ما به دنبال صیانت از این بازار هستیم؛ صیانت نباید معادل ضمانت بازار سرمایه فرض شود و میان این دو تفاوت وجود دارد. یکی از سیاستهای حمایتی دولت، پذیرهنویسی سهام دارا دوم یا پالایشی یکم است. دولت اهتمام جدی برای تقویت بازار سرمایه دارد و به اعتقاد دولت یکی از محیطهای مناسب برای سرمایهگذاری بویژه برای دارندگان سپردههای خرد، این بازار است.» او پیرامون تأثیر بلند مدت بازار سرمایه بر اقتصاد کشور، افزود: «این بازار علاوه بر آنکه میتواند محل خوبی برای نگهداری پس اندازهای عموم مردم باشد، میتواند جایگاه مناسبی هم برای تأمین مالی بنگاههای تولیدی باشد؛ بنگاهها برای تأمین سرمایهگذاری ثابت و سرمایه در گردش خود میتوانند از ظرفیت این بازار به اشکال مختلفی مانند عرضه سهام، عرضه اوراق صندوق پروژه و تشکیل و پذیرهنویسی شرکتهای سهامی عام اقدام کنند.»
به دنبال تأمین درآمد نیستیم
دژپسند توضیح داد: «امروز در بازار سرمایه از نظر روش، تنوع وجود دارد و محیطی نیز برای سرمایهگذاری در تولید فراهم شده که در نتیجه آن عرضه کالا برای بازار داخلی و صادرات افزایش پیدا میکند؛ دولت چنانچه به دنبال تأمین درآمد بهوسیله فروش سهام شرکتهای دولتی بود، نباید با این روش سهام خود را میفروخت و برای این فروش هم تخفیف در نظر میگرفت.چنانچه دولت اقدام به فروش بلوکی سهام شرکتهای پتروشمی میکرد و فردی ۱۵ درصد از سهام پتروشیمیها را خریداری میکرد، یک صندلی مدیریتی به او میداد، بنابراین نیازی نبود تا ۲۰ درصد تخفیف برای این فروش اختصاص داده شود، این امکان وجود داشت ۲۰ درصد هم گرانتر سهام خود را به فروش برساند.»
سهامداران دارا یکم، میتوانند دارا دوم هم بخرند
وزیر اقتصاد در پاسخ به این سؤال که آیا خریدار دارا یکم، می تواند در پذیرهنویسی جدید خرید کند، گفت: «افرادی که دو میلیون تومان از سهام دارا یکم را با تخفیف خریدهاند، از سهام دارا دوم میتوانند سه میلیون تومان با اعمال تخفیف ۲۰ درصدی خریداری کنند و بقیه خرید آنها بدون اعمال تخفیف انجام خواهد شد؛ امکان پذیرهنویسی در دارا دوم یا پالایشی یکم برای همه مردم که دارای کارت ملی باشند، وجود دارد. اما به افرادی که تصمیم دارند به بازار سرمایه ورود کنند، توصیه میکنم، اقتضای بازار سرمایه داشتن صبر و به خرج دادن حوصله است. این افراد باید با نگاهی بلندمدت، از انجام واکنشهای هیجانی در این بازار پرهیز کنند.» آنگونه که خبرگزاری مهر نوشته است، شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی به نمایندگی از دولت، بخشی از سهام شرکتهای پالایشی را در دست دارد. سهم این شرکت دولتی در پالایشگاه اصفهان ۱۳.۷۵ درصد معادل ۷ میلیارد سهم، پالایشگاه تهران ۱۵.۸۵ درصد معادل ۷ میلیارد سهم، پالایشگاه بندرعباس ۱۶.۶۶ درصد معادل ۵ میلیارد سهم و پالایشگاه تبریز ۱۶.۱۴ درصد معادل ۲ میلیارد سهم است.
چگونه «دارا دوم» بخریم؟
با عرضه «دارا دوم» سازمان خصوصیسازی دستورالعمل بانکها برای پذیرهنویسی واحدهای سرمایهگذاری صندوق پالایشی ETF را منتشر کرد. بر این اساس متقاضیان دارای حساب در هر یک از بانکهای منتخب میتوانند بهوسیله مراجعه به درگاههای غیرحضوری و حضوری بانکها پذیرهنویسی کنند.
همچنین اطلاعات مورد نیاز برای تکمیل اطلاعات شامل نام، نامخانوادگی، شماره ملی، تاریخ تولد، نام پدر، کد پستی، شماره تلفن همراه و شماره شبای بانکی فرد پرداخت کننده است. داشتن حساب به ازای هر کد ملی الزامی نیست اما شماره شبای پرداختکننده باید برای بازگرداندن وجوه مازاد بر واحدهای تخصیص یافته پس از اتمام پذیرهنویسی، در اطلاعات متقاضیان درج شود.
پذیرهنویسی برای هر شخص حقیقی ایرانی دارای کد ملی تا سقف ۵۰ میلیون ریال امکانپذیر است و محدودیت سنی برای متقاضیان وجود ندارد.
مبنای محاسبه قیمت برای اعمال تخفیف، قیمت پایانی روز معاملاتی قبل از شروع پذیرهنویسی، با احتساب ۲۰ درصد تخفیف است و 5 درصد از مبلغ پذیرهنویسی به بازارگردانی واحدهای صندوق تخصیص خواهد یافت و جزء داراییهای صندوق محاسبه میشود.
داشتن کد معاملاتی (کد بورسی) برای پذیرهنویسی الزامی نیست و متقاضیان برای انجام معامله این واحدها که از یک ماه به بعد از تخصیص امکانپذیر است، میتوانند به تدریج طی ماههای آینده و در فرصت مناسب نسبت به ثبتنام در سامانه سجام و دریافت کد معاملاتی (کد بورسی) مطابق رویههای شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه اقدام کنند. متقاضیان دارای حساب در هریک از بانکهای منتخب میتوانند از طریق مراجعه به درگاههای غیرحضوری و حضوری که توسط بانکهای مربوطه اطلاعرسانی خواهد شد و با ورود حداقل اطلاعات مورد نیاز، نسبت به پذیرهنویسی واحدهای سرمایهگذاری مزبور اقدام کنند.
بــــرش
سبز جای قرمز را گرفت
روز گذشته سهامداران و بخصوص تازهواردان بورس، روز خوبی را سپری کردند. این افراد چند وقتی است که سهامشان نزولی بوده و نگرانی از دست دادن سرمایههایشان را داشتند. اما همانگونه که کارشناسان پیشبینی کرده بودند، اصلاح قیمت در اکثر سهامها به پایان میرسد. آنها از کسانی که در صف فروش سهام خود قرار گرفته بودند، خواستند که کمی صبر کنند. روز گذشته با عرضه «دارا دوم» و حضور پررنگتر شرکتهای حقوقی، بورس رنگ سبز به خود گرفت و مجدد خیلیها برای خرید سهام تمایل نشان دادند. در این میان توصیه کارشناسان و اهالی کهنه کار بورس این است که با مشاوره و بررسی وضعیت مالی سالهای گذشته (دو سال آخر) شرکتهای بورسی اقدام به خرید سهام کنند. ایسنا گزارش داد که روز گذشته بازار اوراق بهادار با 68 هزار واحد صعود دوباره به کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد رسید. معامله گران ۹۳۵ هزار معامله انجام دادند که ۸۵ هزار و ۸۹۷ میلیارد ریال ارزش داشت. صنایع پتروشیمی خلیج فارس، فولاد مبارکه اصفهان، سرمایهگذاری تأمین اجتماعی، ملی صنایع مس ایران، پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت تهران و مخابرات ایران نسبت به سایر نمادها بیشترین تأثیر مثبت را روی بورس گذاشتند.
استقلال فاتح دربی کرونایی
نوراللهی و اوساگونا پنالتیها را از دست دادند تا شاگردان مجیدی به فینال جام حذفی برسند
گروه ورزشی / پرسپولیس و استقلال در حالی از ساعت 19 دیروز در مرحله نیمه نهایی جام حذفی در ورزشگاه آزادی برابر هم قرار گرفتند که به دلیل نبودن تماشاگران در ورزشگاه، شاهد جو خاصی بودیم. در این شرایط، پرچمهای بزرگ استقلال و پرسپولیس پشت دروازهها در طبقه اول ورزشگاه نصب شده بود و طرحهای موزاییکی مربوط به دو تیم هم در طبقه دوم به چشم میخورد. ضمن اینکه دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی هم بازی را از نزدیک تماشا کرد.
یحیی گلمحمدی تغییراتی قابل توجه نسبت به بازیهای قبل در ترکیب سرخپوشان ایجاد کرد. محمد نادری مشکلی از نظر مصدومیت نداشت و 2 بازی قبل هم به میدان رفته بود ولی یحیی با نیمکتنشین کردن او از سیدجلال حسینی و محمدحسین کنعانی زادگان در دفاع میانی بهره برد و شجاع خلیلزاده را به دفاع چپ منتقل کرد. ضمن اینکه نیمکتنشینی کمال کامیابینیا هم جزو تصمیمهای سرمربی پرسپولیس بود. یحیی از احمد نوراللهی به عنوان تنها هافبک دفاعی در ترکیب اصلی استفاده کرد. همچنین وحید امیری به خط حمله منتقل شد تا در کنار علی علیپور بازی کند.
در سمت مقابل، استقلال با همان ترکیب قابل پیشبینی وارد زمین شد و تنها تغییر غیرمنتظره حضور محمد دانشگر در ترکیب مورد نظر فرهاد مجیدی بود. به رغم اینکه گفته شده بود دانشگر به این بازی نمیرسد اما فرهاد از او در ترکیب اصلی بهره برد. شروع توفانی آبیپوشان نشان از انگیزه زیاد آنها برای برتری در دربی 93 داشت. شاگردان فرهاد مجیدی در همان اوایل بازی از حریف پیش افتادند. دفع ناقص مهدی شیری دقیقه 4 روی توپی که در هوا سرگردان بود، باعث شد توپ به هروویه میلیچ برسد و او با بغل پا توپ را به مهدی قائدی رساند. ستاره ریزنقش و تکنیکی آبیها هم با عبور توپ از بین پاهای بشار رسن با شوتی فنی و زیبا دروازه بوژیدار رادوشوویچ را گشود. پس از این گل، بازی برای دقایقی آرام شد ولی باز هم این آبیها بودند که توپ و میدان را در اختیار گرفتند. در دقایق 14 و 17 آبیپوشان صاحب فرصتهایی برای گلزنی شدند ولی رادوشوویچ ضربات علی کریمی و فرشید اسماعیلی را دفع کرد. دقیقه 24 اسماعیلی در حال ورود به محوطه جریمه پرسپولیس توسط کنعانی زادگان سرنگون شد که اعضای کادر فنی استقلال بخصوص مجیدی بشدت نسبت به عدم اعلام خطا توسط داورمعترض شدند ولی پیام حیدری اعتقادی به خطا نداشت. در ادامه یحیی که فشار را روی دروازه تیم خود میدید، تصمیم به تعویض زودهنگام گرفت و کامیابینیا را دقیقه 27 جایگزین شیری کرد تا به این ترتیب، سیامک نعمتی به دفاع چپ پرسپولیس منتقل شود. یک دقیقه بعد پاس رو به جلوی امیری به علیپور رسید ولی شوت روی پای این بازیکن با دخالت سیدحسین حسینی راهی کرنر شد. دقیقه 37 هم علیپور در محوطه جریمه استقلال روی زمین افتاد که حیدری اعتقادی به اعلام خطا نداشت. دقیقه 43 شوت روی پای نعمتی از پشت محوطه جریمه را حسینی دفع کرد تا پرسپولیس بازنده به رختکن بروند.
پرسپولیس نیمه دوم را با یک تغییر دیگر آغاز کرد. گلمحمدی که ابتدای بازی هم ترکیبی تهاجمی را انتخاب کرده بود، نادری را جایگزین سیدجلال کرد تا با نفوذهای این بازیکن، سرخها بتوانند از سمت چپ حملات بیشتری تدارک ببینند؛ تغییری که نتیجه بخش بود و پرسپولیس را به گل رساند. دقیقه 49 ارسال نادری از جناح چپ زمین باعث شد توپ در محوطه جریمه به علیپور برسد. مهاجم سرخپوشان هم پس از مهار توپ، پاس رو به عقب داشت که رسن از روی خط محوطه جریمه با شوتی تماشایی گل تساوی بازی را به ثمر رساند. هافبک عراقی پرسپولیس ضمن اینکه مانند دربی قبل به استقلال گل زد، لایی که در صحنه گل آبیها از قائدی خورده بود را هم به نوعی جبران کرد. دقیقه 51 اولین تعویض استقلال انجام شد و فرشید باقری جانشین فرشید اسماعیلی مصدوم شد. اتفاق بد برای پرسپولیسیها مصدومیت نادری بود؛ بازیکنی که ابتدای نیمه دوم به زمین آمده بود، مصدوم شد تا یحیی دست به تعویضی اجباری بزند. دقیقه 61 کریستین اوساگونا جای نادری را گرفت. در ادامه توپ بیشتر در میانه میدان در جریان بود و تنها در دقیقه 72 شوت پشت محوطه مهدی ترابی را حسینی در دو مرحله مهار کرد.
دقیقه 85 مجیدی دومین تعویض خود را انجام داد و امیر ارسلان مطهری به جای آرش رضاوند مصدوم به میدان آمد. در حالی که بازی با تساوی در 90 دقیقه رو به پایان بود، پرسپولیس دقیقه 89 به گل رسید. ارسال کامیابینیا را علیپور با یک ضربه بینقص و فنی به کنج دروازه استقلال فرستاد تا پرسپولیس از حریف پیش بیفتد. دقیقه 90 میلاد زکی پور جای علی کریمی را در ترکیب آبی پوشان گرفت. در شرایطی که به نظر میرسید پرسپولیس برنده دربی 93 خواهد بود، استقلال توسط بازیکن اخراجیاش به گل رسید. دانشگر که به دلایل مسائل انضباطی هفته پیش توسط مجیدی در اختیار باشگاه قرار گرفته بود، سه روز مانده به دربی بخشیده شد و به جمع آبیپوشان بازگشت. این مدافع دقیقه 3+90 روی ارسال میلیچ با ضربه سر دیدنی گل مساوی را به ثمر رساند تا بازی به وقتهای اضافی کشیده شود.
در نیمه اول وقت های اضافه قائدی مثل همیشه فرار خطرناک دیگری از جناح چپ انجام داد که پاس بیرون پای او در دقیقه 93 را رادوشوویچ به کمک مدافعان پرسپولیس دفع کرد. در ادامه، توپ بیشتر در میانه میدان در جریان بود و تنها در دقیقه 105 ضربه سر خطرناک دیاباته از بالای دروازه پرسپولیس به بیرون رفت. در نیمه دوم وقت های اضافه پرسپولیس بازی بهتری را از خود به نمایش گذاشت و یحیی هم دقیقه 113 مهدی عبدی را به جای رسن و امید عالیشاه را به جای علیپور به میدان فرستاد ولی تغییری در نتیجه حاصل نشد تا کار به ضربات مرگبار پنالتی کشیده شود.
در ضربات پنالتی دیاباته ضربهاش را گل کرد ولی ضربه زمینی احمد نوراللهی را حسینی مهار کرد. در ادامه وریا غفوری ضربهاش را گل کرد و عالیشاه هم برای پرسپولیس گلزنی کرد. ضربه سوم استقلال را میلیچ گل کرد ولی اوساگونا با ضربهای بد توپ را به بالای دروازه فرستاد. در نهایت ضربه چهارم استقلال را مطهری تبدیل به گل کرد تا استقلال در ضربات پنالتی 4-1 و در مجموع 6-3 برنده مسابقه شود و به فینال جام حذفی راه پیدا کند. به این ترتیب، استقلال و تراکتور فینال این رقابتها را 13 شهریور در ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد برگزار خواهند کرد.
اختلافنظر کارشناسان داوری در خصوص دو صحنه مشکوک
در دقایق 24 و 37 بازی دو صحنه مشکوک داخل محوطه جریمه رخ داد که در صحنه اول فرشید اسماعیلی از استقلال سرنگون شد و در صحنه دوم خطای مشکوکی روی علی علیپور رخ داد که کارشناسان داوری در این خصوص این گونه اظهارنظر کردند.
حیدر سلیمانی: «اسماعیلی قبل از اینکه بازیکن پرسپولیس پایش را جلوی او بگذارد، خودش را سرنگون کرد و اصلاً پنالتی نبود. در صحنه دوم هم خطایی روی علیپور صورت نگرفت.»
محسن ترکی:«صحنه خطا روی اسماعیلی در بدبینانهترین حالت خطا روی خط محوطه جریمه و پنالتی بود. صحنه خطا روی علیپور هم پنالتی بود. مدافع استقلال، علیپور را با دست هل داد و دستش باز شد.»
حاشیه نگاری
احمد سعادتمند، مدیرعامل استقلال پیش از دربی 93 در هتل محل اسکان تیم فوتبال استقلال حضور یافت و برای بازیکنان آرزوی موفقیت کرد.
مسئولان شبکه سوم سیما این دیدار را که بدون حضور تماشاگر برگزار شد، با ۱۲ دوربین پوشش تلویزیونی دادند.
شیخ دیاباته چندی پیش با حضور در برنامه فوتبال برتر، صحبتهای جالبی را مطرح کرد که در جامعه بازخورد مثبت زیادی داشت. به همین دلیل کانون هواداران استقلال برای تشکر از مهاجم خود، بنری را بر روی سکوهای استادیوم آزادی نصب کرد که بر روی آن نوشته بود: «انسانیت؛ بالاترین هنر، زیباترین صفت و عالی ترین عبادتهاست... دیاباته عزیز، ما هواداران استقلال از شما سپاسگزاریم بخاطر انسانیت، رفتار حرفهای، اخلاق و منش شما که تحسین تمام اهالی فوتبال را برانگیخت.»
پیش از شروع بازی کادر فنی دو تیم خوش و بش گرمی با هم انجام داده و فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی با تصویر توپ جمعکن هوادار استقلال که مدتی قبل جان خود را از دست داده عکس یادگاری گرفتند.
اول شهریور، روز پزشک نام دارد و به همین دلیل از کاوه ستوده، پزشک استقلال و میثم علیپور، پزشک پرسپولیس تجلیل به عمل آمد.
گزارش میدانی «ایران» از نگاه مسئولانه گردانندگان تکایا و هیأتهای عزاداری در پایتخت
نذر سلامتی زیر چراغ روشن هیأتهای عزاداری
حمیده امینی فرد
خبرنگار
چهره این شبهای شهرهای ما، با آن تصویری که خیلیهایمان از محرمهای سال گذشته به یاد داشتهایم، فرق کرده است. دهه اول محرم امسال تا چند روز دیگر تمام میشود، حالا هیأتهای بزرگ خیابانی و حسینیههای عزاداری همیشگی، جایشان را به هیأتهای پر شور مجازی و روضه خوانیهای از راه دور داده و دستههای زنجیرزنی و با علم های پر تاج و نشان از خیابانهای قدیمینشین عبور کرده و به صفحات مجازی آمدهاند. محرم امسال هر خانه جای یک هیأت نشسته است. پرچمهای سیاه به رسم سنتهای هر ساله، به دیوار و پنجرههای خانهها آویخته شده و بوی محرم در کوچه پس کوچههای شهر پیچیده است...
10 روز پیش که هنوز محرم نیامده بود، خیلیها زودتر از سایرین در سنت سیاهپوشی شهر پیشقدم شدند، آنها میدانستند که شهرشان امسال آن شهر همیشگی هیأتها و نوحهخوانیهای گذشته نیست. برای همین در صف اول پارچهکشیها و سیاهه زدنها ایستادند. وقتی پویش «هر خانه، یک حسینیه» راه افتاد، پرچمها را به خانهها آویختند و موکبهای عزا را با صدای یا حسین(ع) برفراشتند. این شبها گذرتان که به خیابانهای تهران میافتد، هنوز اصالت نوحهخوانیهای قدیمی و شور و حال برپایی هیأتهای سنتی را در پشت ماسکها و حفاظها میبینید، فرقی نمیکند که حالا، چند نفر با احتیاط کجای هیأت نشستهاند، خیلیها همین که پایشان به داخل یکی از همین چادرها باز شود، دلشان راضی است. میدانند ماسکها باید بماند، میدانند فرصت روضه و عزاداریشان اندک است، میدانند این عزاداریها شاید شکل و سیاقش با گذشته فرق کرده باشد، اما هوای دلشان همانی هست که همیشه بوده...
زیارت عاشورا را از کنج خلوت مسجد برمیدارد، ماسک پارچهایاش را محکم دور سرش پیچیده، 10 دقیقهای که نشست، جایش را میدهد به دیگری، اهالی میگویند مسجد محله، عزاداریها را زمانبندی کرده است. 10 نفر که وارد شدند، 15 دقیقهشان که تمام شد، 10 نفر دیگر وارد میشوند. قرارشان فقط زیارت عاشوراست و کمی هم روضه خوانی مختصر... اینجا نه خبری از دورگردانی چایی و حلواست، نه کسی نذر شلهزرد کرده و هیچکس هم به هوای قیمههای نذری هر ساله مسجد نیامده. یک نفر یک سینی بزرگ برداشته و داخلش را پر از ماسک کرده است. میچرخد و میگوید امشب نذر خانم احمدی است. هر کس هم میداند که میتواند به دیگری بدهد، در این ثواب شریک شود. آقای محتشمی که هر سال یک گوسفند نذر داشته، یک کیسه از جیبش درمیآورد و میگوید که این همان خرجی هر ساله است، ببرید هر جا که میدانید نیاز است، خرج کنید. دلم راضی نمیشود با غذای نذری من حتی یک نفر هم کرونا بگیرد. ساعت 9 هر شب، هیأت امنا دور هم جمع میشوند، اهالی به سبک هر سال، خرجی نذرهایشان را آوردهاند. هیچ کس هیچ پیش شرطی ندارد. نه غر میزنند، نه بهانه میگیرند. میدانند شرایط مثل همیشه نیست. «ماسک میدهید یا غذا، یا هر چیز دیگری فقط مطمئن باشید که به دست اهلش میرسد، بهخدا که هر سال از این همه اسراف دلم میگرفت. همسرم را منع کرده بودم که مبادا شبی بیشتر از دو ظرف غذا بیاورد، اما هر دوست و آشنایی که داشتیم، اول نذرش را با فامیل شروع میکرد. سریع تماس میگرفتند و بعد هم دور و نزدیک با ظرفهای قابلمه بزرگ خودشان را به خانه آن بنده خدا میرساندند، پشت در هم مردم صف کشیده بودند و اعتراض میکردند. بهخدا که امسال دلم راضیتر است. نه کسی میتواند چشم و هم چشمی کند و نه کسی میخواهد که آدم سیری، سیرتر شود، اگر درست پخش کنند، حتماً خیلیها تا چند ماه آذوقه غذایی دارند.» آقای کریمی حرفهایش که تمام شد، چند کیسه برنج که هر کدامشان در بستههای یک کیلویی بستهبندی شده را روی میز میگذارد و میرود...
خرج هیأت را به بهزیستی دادیم
مسیرتان را که به غرب تهران ببرید، به جای خالی هیأتی میرسید که هر ساله، وصف تعزیهخوانیهایش، تا شرق تهران هم میرسید. حالا نه خبری از آن هیأت پر آوازه است و نه جمعیتی که از پشت درهای هیأت، صدای اشک و نالهشان بلند شود. بانیان هیأت دور تا دورخیابان را با پارچههای سیاه پوشاندهاند، یک موکب عزا هم برافراشته و صدای نوحه یا حسین (ع)با بوی اسفند بلند کردهاند «هر سال اینجا چه خبر بود خدا میداند، شب اول محرم که این فضا را دیدم تا صبح اشک میریختم، دلم خیلی گرفته است. به عشق آقا، هر سال خودمان آشپزی میکردیم، اما امسال دیدیم حتی اگر بخواهیم با تعداد کم هم برگزار کنیم و غذا بدهیم، نمیشود، مردم بالاخره میآیند، نمیشود دو نفر را راه داد و چند نفر را نه! برای همین تصمیم گرفتیم که خرج هر سال هیأت را به بهزیستی بدهیم. به اهالی هم گفتیم هر کس نذر دارد، بیاورد، حدوداً 200 میلیون تومانی شد، همه را یکجا بردیم و به عشق حضرت علی اصغر(ع)برای شیرخوارهها گذاشتیم.»
چراغ هیأتها روشن است
به نقطه مرکزی تهران که میرسید، از هر که بپرسید، رد هیأت دبستان را به شما نشان میدهد. نه اسم هیأت دبستان است و نه در خیابان دبستان قرار گرفته . چند روز مانده به محرم چند نفر از پیشکسوتها با هم مشورت میکنند تا چراغ هیأت را امسال هم هر طور شده روشن نگه دارند. یاد مدرسهای میافتند که حالا به خاطر کرونا تعطیل شده، مدیر اجازه میدهد تا هرشب رأس ساعتی مشخص، مراسم برگزار شود. یک نفر نذر صندلی میکند و در فاصله یک متر و نیم، صندلیها را میچینند، یک نفر هم عهدهدار هزینه ضدعفونی کردن مجلس میشود. مابقی بانیان، ماسک میخرند و یک نفر دیگر هم شیر پاکتی و کیک بسته بندی نذر میکند. خوراکیها را هر شب قبل از شروع مراسم روی صندلیها میچینند و بعد هم از عزاداران میخواهند تا بعد از اینکه مراسم تمام شد با فاصله از هیأت خارج شوند. تجربه این چند شب نشان میدهد که مردم به پروتکلها پایبند بودهاند. خیلیها خودشان نظم مجلس را بهدست گرفتهاند تا مبادا کوچکترین سهلانگاری، کار دست کسی بدهد. سایر نذریها را هم روی هم گذاشتهاند تا بهدست نیازمندان مناطقی که از قبل شناسایی کردهاند، برسانند. بانیان میگویند در این مدت، هزاران بسته مواد غذایی توزیع کردهاند. چند نفر هم نذرشان را به بیمارستانها بردهاند. به قول آنها امسال خیلی از نذرها برای شفای بیماران بوده، اصلاً هر شب از بلندگوها اعلام میشود که ثواب زیارت عاشورا به بیماران و کادر درمان برسد. خیلیها هم خودشان مریض دارند، فقط چند دقیقهای مینشینند و به هوای تبرک کردن، پارچه و سجادهای برای مریضشان میبرند. میگویند بوی مجلس عزای امام هم که به این تکه پارچهها بخورد،کافی است.
پایتان به محله دروازه دولاب که برسد، یاد نمازهای ظهر عاشورای هیأت بیت الرقیه سرمستتان میکند. خیلیها هنوز هم به هوای همان عزاداریها چه از حسینیه صاحبالزمان گرفته و همین هیأت بیتالرقیه، شرق تهران را برای عزاداری انتخاب میکنند. حالا برخیها در ماشین مینشینند و جلوی همان پارچهها و سیاهها، اشک میریزند و حاجت طلب میکنند. میدانند همین که دلشان بشکند کافیست. اهالی میگویند هر شب خیلیها از دورترین نقطه خودشان را به اینجا میرسانند و در ماشین به صدای نوحه گوش میدهند و عزاداری میکنند.
آقای سورانی نذر فسنجان هر سالهاش را که در روز عاشورا پخش میکرده، امسال به یک بیمارستان اختصاص داده است. «با رئیس بیمارستانی در جنوب تهران صحبت کردم تا با این مبلغ هر وسیلهای که مورد نیازشان است خریداری کنند، خودمان هم در خانه، یک اتاق را سیاهپوش کردیم و در این 10 شب با فرزندانم زیارت عاشورا میخوانیم. اول میخواستیم پارکینگ را فرش پوش کنیم، اما به خاطر آرامش همسایهها که میدانستیم مریض کرونایی دارند، منصرف شدیم.»
خانم کاکاوند هم میگوید که امسال 35 میلیون نذر حلیم محلی روز تاسوعا رابه بهزیستی وردآورد داده است: «تأکید کردم که برای خانوادهها نان و گوشت بخرند.نذرهای هرسال را روی کاغذ نوشتم و به مسئولان بهزیستی دادم و گفتم برای اینکه نذرم درست ادا شود، به همین نسبت به نیازمندان بدهند. خواهرم هم در بروجرد همین کار را کرد، بقیه فامیل هم که نذر حلیم داشتند، به نیازمندان بخشیدهاند، اما روز تاسوعا، به رسم هرسال یک مداح را دعوت میکنیم تا روی پشت بام بخواند و اگر کسی هم دوست داشت، میتواند استفاده کند. امسال با اینکه از آن شور و حال نذریهای همیشه خبری نیست، اما دلم راضیتر شده و حس بهتری دارم.» خانم یزدان پناه هم میگوید نذرش را به یک مؤسسه خیریه اهدا کرده و با هم توافق کردهاند تا از روز عاشورا به مدت 8 شب، برای 500 نفر که نیازمندند، غذای پخته و در ظروف مناسب ببرند.
در مقابل اما برخی هیأتها اصرار دارند تا به سیاق هر سال مراسمشان را با شکوه برگزار کنند. شبیه هیأتی معروف در یکی از خیابانهای جنوبی تهران که اگرچه تلاش میکند تا پروتکل ها را رعایت کند، اما هر شب میزبان حدوداً 600 نفر سینهزن است. یکی دیگر از هیأتداران معروف هم میگوید که هر شب در خیابان ایران روضه دارند و مردم هم میآیند. سعی میکنند کسی را بدون ماسک راه ندهند، اما خب وقتی شلوغ میشود هم نمیشود کاری کرد. «روضه در هر مجلسی آدابی دارد.عزاداران را دست خالی راهی نمیکنیم. سینهزنان امام حسین (ع) خودشان را بیمه کردهاند. ما به عشق محرم نفس میکشیم.» در مسجدی در یکی از نقاط مرکزی تهران هم روایت محرم به سبک بیشتر حسینیهها و تکایا در جریان است. عزاداران بعد از نماز، به هیأت میروند و بعد از 30 دقیقه روضه خواندن، با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجرای فاصلهگذاری اجتماعی بسته غذا و یک ماسک نذری تحویل میگیرند و راهی خانههایشان میشوند.
خبرنگار
چهره این شبهای شهرهای ما، با آن تصویری که خیلیهایمان از محرمهای سال گذشته به یاد داشتهایم، فرق کرده است. دهه اول محرم امسال تا چند روز دیگر تمام میشود، حالا هیأتهای بزرگ خیابانی و حسینیههای عزاداری همیشگی، جایشان را به هیأتهای پر شور مجازی و روضه خوانیهای از راه دور داده و دستههای زنجیرزنی و با علم های پر تاج و نشان از خیابانهای قدیمینشین عبور کرده و به صفحات مجازی آمدهاند. محرم امسال هر خانه جای یک هیأت نشسته است. پرچمهای سیاه به رسم سنتهای هر ساله، به دیوار و پنجرههای خانهها آویخته شده و بوی محرم در کوچه پس کوچههای شهر پیچیده است...
10 روز پیش که هنوز محرم نیامده بود، خیلیها زودتر از سایرین در سنت سیاهپوشی شهر پیشقدم شدند، آنها میدانستند که شهرشان امسال آن شهر همیشگی هیأتها و نوحهخوانیهای گذشته نیست. برای همین در صف اول پارچهکشیها و سیاهه زدنها ایستادند. وقتی پویش «هر خانه، یک حسینیه» راه افتاد، پرچمها را به خانهها آویختند و موکبهای عزا را با صدای یا حسین(ع) برفراشتند. این شبها گذرتان که به خیابانهای تهران میافتد، هنوز اصالت نوحهخوانیهای قدیمی و شور و حال برپایی هیأتهای سنتی را در پشت ماسکها و حفاظها میبینید، فرقی نمیکند که حالا، چند نفر با احتیاط کجای هیأت نشستهاند، خیلیها همین که پایشان به داخل یکی از همین چادرها باز شود، دلشان راضی است. میدانند ماسکها باید بماند، میدانند فرصت روضه و عزاداریشان اندک است، میدانند این عزاداریها شاید شکل و سیاقش با گذشته فرق کرده باشد، اما هوای دلشان همانی هست که همیشه بوده...
زیارت عاشورا را از کنج خلوت مسجد برمیدارد، ماسک پارچهایاش را محکم دور سرش پیچیده، 10 دقیقهای که نشست، جایش را میدهد به دیگری، اهالی میگویند مسجد محله، عزاداریها را زمانبندی کرده است. 10 نفر که وارد شدند، 15 دقیقهشان که تمام شد، 10 نفر دیگر وارد میشوند. قرارشان فقط زیارت عاشوراست و کمی هم روضه خوانی مختصر... اینجا نه خبری از دورگردانی چایی و حلواست، نه کسی نذر شلهزرد کرده و هیچکس هم به هوای قیمههای نذری هر ساله مسجد نیامده. یک نفر یک سینی بزرگ برداشته و داخلش را پر از ماسک کرده است. میچرخد و میگوید امشب نذر خانم احمدی است. هر کس هم میداند که میتواند به دیگری بدهد، در این ثواب شریک شود. آقای محتشمی که هر سال یک گوسفند نذر داشته، یک کیسه از جیبش درمیآورد و میگوید که این همان خرجی هر ساله است، ببرید هر جا که میدانید نیاز است، خرج کنید. دلم راضی نمیشود با غذای نذری من حتی یک نفر هم کرونا بگیرد. ساعت 9 هر شب، هیأت امنا دور هم جمع میشوند، اهالی به سبک هر سال، خرجی نذرهایشان را آوردهاند. هیچ کس هیچ پیش شرطی ندارد. نه غر میزنند، نه بهانه میگیرند. میدانند شرایط مثل همیشه نیست. «ماسک میدهید یا غذا، یا هر چیز دیگری فقط مطمئن باشید که به دست اهلش میرسد، بهخدا که هر سال از این همه اسراف دلم میگرفت. همسرم را منع کرده بودم که مبادا شبی بیشتر از دو ظرف غذا بیاورد، اما هر دوست و آشنایی که داشتیم، اول نذرش را با فامیل شروع میکرد. سریع تماس میگرفتند و بعد هم دور و نزدیک با ظرفهای قابلمه بزرگ خودشان را به خانه آن بنده خدا میرساندند، پشت در هم مردم صف کشیده بودند و اعتراض میکردند. بهخدا که امسال دلم راضیتر است. نه کسی میتواند چشم و هم چشمی کند و نه کسی میخواهد که آدم سیری، سیرتر شود، اگر درست پخش کنند، حتماً خیلیها تا چند ماه آذوقه غذایی دارند.» آقای کریمی حرفهایش که تمام شد، چند کیسه برنج که هر کدامشان در بستههای یک کیلویی بستهبندی شده را روی میز میگذارد و میرود...
خرج هیأت را به بهزیستی دادیم
مسیرتان را که به غرب تهران ببرید، به جای خالی هیأتی میرسید که هر ساله، وصف تعزیهخوانیهایش، تا شرق تهران هم میرسید. حالا نه خبری از آن هیأت پر آوازه است و نه جمعیتی که از پشت درهای هیأت، صدای اشک و نالهشان بلند شود. بانیان هیأت دور تا دورخیابان را با پارچههای سیاه پوشاندهاند، یک موکب عزا هم برافراشته و صدای نوحه یا حسین (ع)با بوی اسفند بلند کردهاند «هر سال اینجا چه خبر بود خدا میداند، شب اول محرم که این فضا را دیدم تا صبح اشک میریختم، دلم خیلی گرفته است. به عشق آقا، هر سال خودمان آشپزی میکردیم، اما امسال دیدیم حتی اگر بخواهیم با تعداد کم هم برگزار کنیم و غذا بدهیم، نمیشود، مردم بالاخره میآیند، نمیشود دو نفر را راه داد و چند نفر را نه! برای همین تصمیم گرفتیم که خرج هر سال هیأت را به بهزیستی بدهیم. به اهالی هم گفتیم هر کس نذر دارد، بیاورد، حدوداً 200 میلیون تومانی شد، همه را یکجا بردیم و به عشق حضرت علی اصغر(ع)برای شیرخوارهها گذاشتیم.»
چراغ هیأتها روشن است
به نقطه مرکزی تهران که میرسید، از هر که بپرسید، رد هیأت دبستان را به شما نشان میدهد. نه اسم هیأت دبستان است و نه در خیابان دبستان قرار گرفته . چند روز مانده به محرم چند نفر از پیشکسوتها با هم مشورت میکنند تا چراغ هیأت را امسال هم هر طور شده روشن نگه دارند. یاد مدرسهای میافتند که حالا به خاطر کرونا تعطیل شده، مدیر اجازه میدهد تا هرشب رأس ساعتی مشخص، مراسم برگزار شود. یک نفر نذر صندلی میکند و در فاصله یک متر و نیم، صندلیها را میچینند، یک نفر هم عهدهدار هزینه ضدعفونی کردن مجلس میشود. مابقی بانیان، ماسک میخرند و یک نفر دیگر هم شیر پاکتی و کیک بسته بندی نذر میکند. خوراکیها را هر شب قبل از شروع مراسم روی صندلیها میچینند و بعد هم از عزاداران میخواهند تا بعد از اینکه مراسم تمام شد با فاصله از هیأت خارج شوند. تجربه این چند شب نشان میدهد که مردم به پروتکلها پایبند بودهاند. خیلیها خودشان نظم مجلس را بهدست گرفتهاند تا مبادا کوچکترین سهلانگاری، کار دست کسی بدهد. سایر نذریها را هم روی هم گذاشتهاند تا بهدست نیازمندان مناطقی که از قبل شناسایی کردهاند، برسانند. بانیان میگویند در این مدت، هزاران بسته مواد غذایی توزیع کردهاند. چند نفر هم نذرشان را به بیمارستانها بردهاند. به قول آنها امسال خیلی از نذرها برای شفای بیماران بوده، اصلاً هر شب از بلندگوها اعلام میشود که ثواب زیارت عاشورا به بیماران و کادر درمان برسد. خیلیها هم خودشان مریض دارند، فقط چند دقیقهای مینشینند و به هوای تبرک کردن، پارچه و سجادهای برای مریضشان میبرند. میگویند بوی مجلس عزای امام هم که به این تکه پارچهها بخورد،کافی است.
پایتان به محله دروازه دولاب که برسد، یاد نمازهای ظهر عاشورای هیأت بیت الرقیه سرمستتان میکند. خیلیها هنوز هم به هوای همان عزاداریها چه از حسینیه صاحبالزمان گرفته و همین هیأت بیتالرقیه، شرق تهران را برای عزاداری انتخاب میکنند. حالا برخیها در ماشین مینشینند و جلوی همان پارچهها و سیاهها، اشک میریزند و حاجت طلب میکنند. میدانند همین که دلشان بشکند کافیست. اهالی میگویند هر شب خیلیها از دورترین نقطه خودشان را به اینجا میرسانند و در ماشین به صدای نوحه گوش میدهند و عزاداری میکنند.
آقای سورانی نذر فسنجان هر سالهاش را که در روز عاشورا پخش میکرده، امسال به یک بیمارستان اختصاص داده است. «با رئیس بیمارستانی در جنوب تهران صحبت کردم تا با این مبلغ هر وسیلهای که مورد نیازشان است خریداری کنند، خودمان هم در خانه، یک اتاق را سیاهپوش کردیم و در این 10 شب با فرزندانم زیارت عاشورا میخوانیم. اول میخواستیم پارکینگ را فرش پوش کنیم، اما به خاطر آرامش همسایهها که میدانستیم مریض کرونایی دارند، منصرف شدیم.»
خانم کاکاوند هم میگوید که امسال 35 میلیون نذر حلیم محلی روز تاسوعا رابه بهزیستی وردآورد داده است: «تأکید کردم که برای خانوادهها نان و گوشت بخرند.نذرهای هرسال را روی کاغذ نوشتم و به مسئولان بهزیستی دادم و گفتم برای اینکه نذرم درست ادا شود، به همین نسبت به نیازمندان بدهند. خواهرم هم در بروجرد همین کار را کرد، بقیه فامیل هم که نذر حلیم داشتند، به نیازمندان بخشیدهاند، اما روز تاسوعا، به رسم هرسال یک مداح را دعوت میکنیم تا روی پشت بام بخواند و اگر کسی هم دوست داشت، میتواند استفاده کند. امسال با اینکه از آن شور و حال نذریهای همیشه خبری نیست، اما دلم راضیتر شده و حس بهتری دارم.» خانم یزدان پناه هم میگوید نذرش را به یک مؤسسه خیریه اهدا کرده و با هم توافق کردهاند تا از روز عاشورا به مدت 8 شب، برای 500 نفر که نیازمندند، غذای پخته و در ظروف مناسب ببرند.
در مقابل اما برخی هیأتها اصرار دارند تا به سیاق هر سال مراسمشان را با شکوه برگزار کنند. شبیه هیأتی معروف در یکی از خیابانهای جنوبی تهران که اگرچه تلاش میکند تا پروتکل ها را رعایت کند، اما هر شب میزبان حدوداً 600 نفر سینهزن است. یکی دیگر از هیأتداران معروف هم میگوید که هر شب در خیابان ایران روضه دارند و مردم هم میآیند. سعی میکنند کسی را بدون ماسک راه ندهند، اما خب وقتی شلوغ میشود هم نمیشود کاری کرد. «روضه در هر مجلسی آدابی دارد.عزاداران را دست خالی راهی نمیکنیم. سینهزنان امام حسین (ع) خودشان را بیمه کردهاند. ما به عشق محرم نفس میکشیم.» در مسجدی در یکی از نقاط مرکزی تهران هم روایت محرم به سبک بیشتر حسینیهها و تکایا در جریان است. عزاداران بعد از نماز، به هیأت میروند و بعد از 30 دقیقه روضه خواندن، با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجرای فاصلهگذاری اجتماعی بسته غذا و یک ماسک نذری تحویل میگیرند و راهی خانههایشان میشوند.
آسیبشناسی هنرهای نمایشی آیینی سنتی در گفتوگو با داوود فتحعلی بیگی:
تعزیه یک تئاتر تمام عیار است
محسن بوالحسنی
خبرنگار
داوود فتحعلیبیگی که آخرینبار شش سال پیش نمایش «انسانم آرزوست» را در سنگلج روی صحنه برده بود حالا قرار است از دوازدهم شهریورماه تئاتر مستند «عمو هاشم» را در همین تماشاخانه روی صحنه ببرد. نمایش «عموهاشم» که متن آن را هم خود فتحعلیبیگی نوشته به بخشهایی از زندگی هاشم فیاض تعزیهخوان پیشکسوت و آخرین بازمانده نسل تعزیه خوانان تکیه دولت میپردازد که سال ۱۳۸۳ در تهران درگذشت. هاشم فیاض که بیشتر در قامت اشقیاءخوان و خصوصاً اجرای نقش شمر شهره بود، در عرصه بینالمللی برای تعزیهشناسان و پژوهشگران اروپایی نمایش ایرانی چهرهای معتبر و شناخته شده و در موزه واتیکان چند نسخه تعزیه از او و ممهور به مهر «هاشم شمر تهرانی» نگهداری و برای علاقهمندان نمایش داده میشود. فیاض اجراهای متعددی در کشورهای مختلف و جشنوارههای معتبر دنیا داشته و در حاشیه یکی از این اجراها در جشنواره آوینیون در سال ۱۳۷۰، پیتر بروک کارگردان نوآور تئاتر و سینمای بریتانیایی پس از تماشای تعزیه حر بن ریاحی، او را علیبابای نمایش شرق و یکی از بهترین اجراگران نمایشهای آیینی جهان خوانده است. داوود فتحعلیبیگی در زمینههای کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و پژوهشگری فعالیت داشته و مدرس دانشگاه است. فتحعلیبیگی از جمله فعالان عرصه هنرهای نمایشی است و تاکنون در بیش از 30 نمایش بهعنوان بازیگر، نویسنده وکارگردان حضور داشته و در سال 1380 موفق به دریافت مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. با این کارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزیه درباره دیروز و امروز این هنر آیینی سنتی به تفصیل به گفتوگو نشستهایم.
آیا بیان قصهها و رخدادهای معاصر در فرم و قالبهای کلاسیک و سنتی تعزیه نشانه بهروز شدن و معاصرسازی اینگونه نمایشی است یا خیر؟ در واقع چگونه میشود این نوآوریها و معاصرسازی در فرم و شیوههای اجرایی را در تعزیه اعمال کرد؟
تعزیه اساساً یک ساختار کامل نگارشی و اجرایی دارد و در واقع گونهای از نمایش روایی است که گفتوگوها به شعر و البته آهنگین است که مختصات یک نمایش به مفهوم جامع کلمه را دارد و طبیعتاً کسی که میخواهد از آن استفاده کند باید این ساختار را بخوبی بشناسد حال میخواهد در قالب شبیهخوانی اثری خلق کند یا میخواهد از آن الهام بگیرد تا نمایشی روایی برای تماشاخانههای امروزی ارائه کند؛ در هر شکل مهم آن است که ساختار دراماتیک تعزیه را بشناسد و اگر این شناخت وجود داشته باشد تعزیه ظرفیتهای بسیاری دارد که میتوان از آن استفاده بسیار برد. نکته دیگر این است که قصههایی را که اغلب موضوع تعزیه بوده است امروز بخواهیم مابهازاهای امروزیشان را روی صحنه بیاوریم هم مستلزم شناخت مجالس تعزیه است و اینکه بدانیم چگونه مابهازاهای آن شخصیتها و قصهها را امروزی کنیم، بهعنوان مثال تعزیهای وجود دارد بهنام «زن علویه» که اساساً بحث اطعام ایتام و توجه به فقرا و نیازمندان است. حال این تعزیه بهعنوان قصهای که در جایی نقل شده یا واقعیت بیرونی داشته یا برای پند و اندرز به انسان، ساخته و پرداخته شده است؛ در هر شکل مهم است که درس و موضوع تمام قصه این است که «به عمل پاداش میدهند و نه به حرف و ادعا». بیاختیار آدم را یاد آیه 62 سوره بقره میاندازد که میفرماید هر مسلمان و یهود و نصارا و... که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان بیاورد و نیکی پیشه کند البته از خدا پاداش میگیرد. همانطور که کاملاً مشخص است پیام جهانی قرآن است که میتواند در طول قرون و اعصار سرمشق قرار بگیرد و از آن در هر شرایط و موقعیت و بستری استفاده کرد و از آن الهام گرفت و امروزیاش کرد. تعزیه نیز مملو از اصول اخلاقی و انسانی مثل محبت، شجاعت، شهادت و عدالتخواهی است که هرگز کهنه نمیشوند و ازلی ابدی هستند.
برخی معتقدند هنرهای نمایشی را میشود با دستبردن به قراردادهای سنتی رایج آن، امروزی و به اصطلاح مدرن کرد...
این تفکر از اساس اشتباه است. نمایش آیینی را که نمیشود مدرن کرد. بله ما میتوانیم طراحی شکیلی مثلاً درمورد صحنه و لباس داشته باشیم متناسب با شخصیتهای تعزیه؛ ولی نمیشود یکسره آن را مدرن کرد و گفت این همان تعزیه و نمایش آیینی است. بگذارید یک مثال بزنم، برخی در طراحی لباس نوآوری میکنند و چیزهایی از خودشان در میآورند که بسیار غلط است. امام مگر لباس زرق و برق دارد میپوشد؟ کسی که چنین کاری میکند نشان میدهد نه تعزیه را میشناسد و نه امام را. امام که اهل تظاهر نبود و هر کسی در تاریخ از دیروز تا امروز با زرق و برق در جامعه ظاهر میشود دچار منیت است و امام اجل از این تظاهر است و یکدست است پس اینهمه یراقدوزی و حاشیهدوزی و گلدوزی برای لباس امام معنی ندارد. اساساً در هیچ جای دنیا نمایش آیینی را مدرن نمیکنند. در واقع حق ندارند چنین کاری کنند چون قراردادهای آن را به هم میزنند و با چنین کار اشتباهی آن را از اصل و اساس و اصالتاش دور میکنند. وقتی نمایشهای تختحوضی را آوردند در تماشاخانههای لالهزار اجرا کردند از اصول نمایشهای تخت حوضی بخشهای عمدهاش حذف شد و فقط چهره سیاه بازیگرانش باقی ماند و کمی طنزش؛ اما ساختار نمایشیاش به کل عوض شد و دیگر تختحوضی نبود و خیلی از قراردادهایش از بین رفت و حالا در تلاش هستیم آنها را دوباره احیا کنیم. در نتیجه نمیتوانیم به بهانه مدرن کردن در نمایشهای آیینی دخل و تصرف بیمورد داشته باشیم اما میشود با قرائت امروز و با رعایت تمامی اصول شبیه خوانی سنتی نسخهها را بازنویسی کرد به شرط آنکه کسی که چنین کاری میکند اصول درامنویسی تعزیه را عمیق بشناسند.
این میل به مدرن شدن را بعد از مشروطه بسیار میبینیم. در سه پایه موسیقی و ادبیات و نمایش، رفتن به سمت مدرن شدن چه آسیبهایی را در پی داشته است؟
این نکته ای بسیار مهم است. اساساً تعزیه در طول حیات 300 ساله خود تحولاتی را پشت سرگذاشته و مثلاً یکی از این تحولات، تحول در قصص و مضامین بوده است، بهعنوان نمونه تعزیه در دوره قاجار به قصههای اساطیری (سوگ سهراب و داستان سیاوش و افراسیاب و...) و عرفانی (شیخ صنعان و دختر ترسا و...) و تاریخ معاصر (قتل قائممقام فراهانی یا قتل ناصرالدین شاه و...) میپردازد و همین نشان میدهد که تعزیه چنین ظرفیتی را از ابتدا داشته که توانسته چنین مضامینی را در دل خود پرورش دهد؛ بهدلیل اینکه پیوستگی فرهنگی وجود داشت و ما هم اگر بخواهیم چنین کنیم و از مضامین امروزیتر استفاده کنیم لازم است به گذشته برگردیم و خوب این گذشته را مورد مداقه، تحقیق، پژوهش و شناخت قرار بدهیم و با این شرط سراغ مضامین امروزی برویم. همانطور که برخی هنرمندان شاخص ما مثل بهرام بیضایی از ساختار نمایش شرقی و سنتی ایرانی الهام گرفت و آثار درخشانی هم خلق کرد. یادمان باشد قرار نیست ما به هر بهانه و توجیهی قراردادهای نمایشهای آیینی سنتی را به کل به هم بریزیم و فکر کنیم کار بسیار خوبی کردهایم و همچنان هم داریم مثلاً تعزیه کار میکنیم. این قراردادها نباید بههم ریخته بشوند اما مسلماً قابل تعمیم هستند و ما میتوانیم بر اساس همین قراردادها کارهای تازهتر بنویسیم.
با توجه به مکانبندی تعزیه و وجود مکانی با ویژگیهای منحصر به خود (چون گرد بودن، بدون سقف بودن و...) بهنظر شما اجرای تعزیه در محیطهای شهری چون پارکها، فرهنگسراها و حتی برپایی صحنههای پیشساخته در خیابانها، یا استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای امروزی به ماهیت سنتی تعزیه آسیبی وارد نمیکند؟
این داستان کمی متفاوت است. بله میشود از تکنولوژی استفاده کرد. اگر استفاده ما استفاده درست و اصولی باشد که به اساس تعزیه لطمهای وارد نکند. عقل سلیم میگوید که مثلاً در تکیه بزرگی مثل تکیه خوانسار هیچ تعزیهخوانی نمیتواند با میکروفن صدایش را به کسی برساند یا وقتی در ازدحام و شلوغی تئاتر شهر مگر بدون میکروفن صدابهصدا میرسد؟ اینها جبری است که پیش آمده ولی در تکیه فراهان که کوچک است لزومی ندارد از میکروفن استفاده کرد چون معماری آنجا طوری است که صدا پژواک پیدا میکند و براحتی به مخاطب میرسد و خود من حتی دیدهام که گاهی برق رفته و صدا بخوبی میرسد و چقدر هم شیرین است و اصیلتر؛ اما به هر صورت در جاهایی که چنین امکانی وجود ندارد مجبوریم از امکانات صوتی استفاده کنیم. ولی همینجا هم یک نکته اساسی وجود دارد که متأسفانه کمتر کسی به آن توجه میکند. خیلی از گروههای تعزیه، یک بلندگو کنار دستشان میگذارند و اصلاً متوجه این مسأله نیستند که تماشاچی میآید تعزیه ببیند و بشنود و پیام گفتوگوها را بفهمد نه اینکه فقط سر و صدا بشنود. چند سال است هم متأسفانه بعضیها باب کردهاند که زیر صدای مخالف خوان هم موزیک پخش میکنند که این واقعاً عصبی کننده است. من نمیفهمم این آقایان چرا فکر نمیکنند مخالفخوان حرف میزند که من بفهمم چه میگوید چرا باید زیر صدای حرفهای او ساز نواخته شود که هیچکس نفهمد شخصیت چه میگوید. به اینها میگویند نوآوری! برخی لباسها را عوض میکنند وباب کردند برای شمر لباس مشکی میپوشند! بنیان لباس یزید و قرمزیاش نشان آتش جهنم است و وقتی کسی این رنگ را عوض میکند یعنی اساساً چیزی نه از تعزیه میداند و نه سمبلها، نمادها و قراردادهایش. رنگ سبز رنگ بهشت است و کسی که مسافر بهشت است و اصلاً در قرآن در دو سوره در این باب آیه داریم که میفرماید اهل جهنم لباسی از آتش دارند و اهل بهشت لباسی از حریر سبز.
در استفاده از دستگاههای موسیقی و شعر یا صحنهپردازی چه قراردادهایی وجود دارد؟
اینجا هم نباید دخل و تصرف کرد مگر آنکه آگاهی کافی در زمینه استفاده و نقش موسیقی در نمایش وجود داشته باشد. دو گوشه وجود دارد که به هنگام فراق و جدایی خوانده میشود و فرقشان در این است که یکی از اینها مطلقاً به فراق میانجامد اما یکی دیگر از این گوشهها روایتگر موسیقایی فراقی است که به وصال میرسد پس آنهایی که چنین جزئیاتی را برای موسیقی نمایشهای آیینی سنتی در نظر گرفتهاند آگاه بودهاند که چه میکنند. مگر میشود شب و سکوت و حضرت عباس را که دور خیمهها میگردد و زبان حال میگوید در گوشههای موسیقایی مشخص شده بخوانیم؟ حس تمام این صحنهها و مونولوگها اتفاقاً در این گوشههای فراقی موسیقی است که درست درمیآید و به بافت نمایش نزدیک است و به همه اینها پیشتر فکر شده و چرا باید به صرف اینکه کار تازهای انجام بدهیم چنین چیزهایی را متحول کنیم یا چیز دیگری برای خودمان بسازیم و فکر کنیم کار خوبی هم کردهایم. خیر چنین چیزی نیست. موسیقی در قلمرو تعزیه ویژگی توصیفی پیدا کرده و به موسیقی نمایش تبدیل شده است و نمیشود هر کاری انجام داد. در ارتباط با صحنهپردازی که به آن اشاره کردید هم امروزه واقعاً چیزهای عجیبی میبینیم که حیرتآور و البته تأسف بار است. مثلاً بعضیها میآیند «رود فرات» درست میکنند. مگر تکیهای که قدیمیها در آن تعزیه اجرا میکردند خاکی نبود؟ پس چرا زمین خاکی را نمیکندند و فرات نمیساختند و تشت میساختند؟ چون بحث، بحث نشانهشناسی بوده که ریشه در واقعیت داشته و این میشود قرارداد. من واقعاً نمیفهمم چرا میخواهیم با ناآگاهی خود این زیباشناسیها را از بین ببریم. اگر تعزیه را درست اجرا کنیم و خوب خوانده و اجرا شود جذابیتی دارد که به هیچ کدام از این کارهای مندرآوردی نیاز ندارد. چرا توجه نداریم که یکی از مبانی تعزیه تاریخ است و مبانی دیگری مثل عرفان، هنر، عقیدتی و...دارد.
تفاوت تماشاگر امروز با تماشاگر دیروز و نسبت هر دو اینها با تعزیه دیروز و امروز چگونه بود و چیست؟
تماشاگر امروز نسبت به تماشاگر دیروز مسلماً آگاهتر است و وقتی با وجود تمام شبکههای رسانهای مثل ماهواره و تلویزیون و فضای مجازی و... میآید و تعزیه تماشا میکند یعنی هنوز تعزیه برایش مهم است و حس نیاز به شرکت در آن دارد و میآید در این خیمه تا جلا پیدا کند و از نظر روحی شستوشو پیدا کند. وقتی میروم در تکیهای میبینم هزاران نفر آدم نشستهاند با خودم فکر میکنم که اینها که از دل تاریخ بیرون نیامدهاند و اتفاقاً آدمهای همین امروز هستند و یکی با موتور میآید یکی با ماشین آخرین سیستم. البته در این شکی نیست که هر نمایشی با تماشاگر اگر نتواند ارتباط برقرار کند بیشک قافیه را باخته و تعزیه هم نمایشی آیینی است که هم بازیگرش مؤمن است و هم تماشاچیاش. لازم است بازنگری در برخی از اشعار تعزیه شود که با قرائت امروز تماشاگر همخوانی داشته باشد و طوری نباشد که برای تماشاچی سؤالی پیش بیاید و کسی در شعرها به آن در نمایش جوابی ندهد.
به عقیده شما، مراکز فرهنگی و آموزشی ما از قبیل دانشگاه و... طی این سالها توانستهاند با بسترسازی و ایجاد فضاهای درست آموزشی، از ازدیاد چنین کجرویها و ناآگاهیهایی جلوگیری کنند؟
به عقیده من خود تعزیه یک تئاتر تمام عیار است اما بشدت علیالخصوص در بحث دانشگاهی با وجود تمام تلاشهایی که من و برخی دیگر از دوستان دغدغهمند کردیم با بیمهری مواجه شده است. ما بعد از انقلاب واحدهای درسی آشنایی با تعزیه و... داشتیم و متأسفانه دوستان ما در دانشکده هنرهای زیبا به جای آنکه این دروس را توسعه بدهند و بستری برای توسعه مبحث نمایش ایرانی ایجاد کنند در نهایت بیمهری همان دو واحد را هم حذف کردند. در کشورهای آسیایی مثل چین و ژاپن و... برای نمایشهای آیینی و سنتیشان دو حرکت موازی انجام دادند. یکی اینکه به شیوه استاد شاگردی محلی را فراهم کردهاند که افراد در این مکانها نمایش را بهصورت تجربی آموزش میبینند و حتی از کشورهای اروپایی علاقهمندانی میروند و در این کلاسها شرکت میکنند. دیگری اینکه نمایشهای آیینی سنتی خود را به رشتهای آکادمیک تبدیل کردهاند که در دانشگاه تدریس میشود. ما هم در دانشگاه سوره قصد به سرانجام رسیدن چنین کاری را داشتیم که متأسفانه نشد اما از صرافت آن نیفتادیم و باز هم به همراه آقایان ناصربخت و مافی و خانم قاسمپور طی دوسه ماه اخیر از طریق دانشگاه فرشچیان مسأله را پیگیری و واحدهای درسی را مجدد بررسی کردیم و واحدهایی به آن اضافه کردیم. این را باید تأکید کنم که از جمله معدود کسانی که در حوزه دانشگاه فعالیت میکنند و به اهمیت نمایشهای ایرانی واقف هستند پیشنهاد رشته شد اما در وزارت علوم نه تنها هیچ بهایی به این پیشنهاد داده نشد بلکه دانشکده هنرهای زیبا همان دو واحد را حذف کردند آنهم در شرایطی که میبینیم طی دوسهدهه اخیر پایاننامههایی با موضوع نمایشهای ایرانی توسط دانشجویان نوشته شده و این غفلت بزرگی است که از سوی نهادهای دانشگاهی ما به این حوزه میشود. من از استادان ارشد دانشگاه که میبینند اینهمه پایاننامه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نوشته میشود توقعی دیگر دارم و نمیتوانم بپذیرم که آنها با وجود اینهمه پایاننامه باور داشته باشند این رشته ظرفیت لازم را ندارد. باوجود اینهمه قابلیتها و ظرفیتها میآییم نگاه حذفی به آن میکنیم و توقع داریم این هنر باید توسط یک تعزیه خوانی که تحصیلات ندارد توسعه پیدا کند و زنده بماند.
بـرش
چرایی جذابیت تعزیه برای غربیها
اگر چه باید این نکته را در رأس توجه قرار داد که تعزیه هنری نمایشی و البته کامل است اما صرفاً در آن بحث محتوایی حائز اهمیت نیست. چند سال پیش یوجینیو باربا به ایران آمده بود و از دوستان پرسیده بود که چرا چنین هنر نمایشی بینظیری را به دنیا معرفی نمیکنید و جالب است که خود باربا در کتاب «انسانشناسی تئاتر»اش اشاره ای به تعزیه ایرانی دارد. روشن است که دلیلش کوتاهی ماست. وقتی به برخی از کتابخانههای مهم بسیاری از کشورهای دنیا سر میزنیم متوجه میشویم که دفترها و کتابهایی درباره تعزیه نوشته شده و به آن بهعنوان بخشی از میراث هنرهای نمایشی جهان نگاه میکنند. بسیاری از چهرههای مطرح جهان، وقتی به ایران میآیند مسلماً آنچنان علاقهای ندارند که نمایشهایی را ببینند که در تمام دنیا نمونههایش را دیده و میبینند چنین چیزی دیگر برایشان جذابیت ندارد و دنبال هنرهای نمایشی و آیینی کشور میزبان هستند و میخواهند مثلاً از کشور ما تعزیه را ببینند. متأسفانه با وجود این خود ما به تعزیه بهعنوان یک پدیده نمایشی نگاه نمیکنیم و اهمیتی برایش قائل نیستیم. در برخی از کلاسهایی که برگزار میکنیم دانشجو اوایلش بهخاطر تبلیغات سوء و منفی که عموماً در دانشگاهها وجود دارد نسبت به تعزیه موضع و گارد منفی دارد و وقتی آگاه میشود برایش بسیار جذاب میشود. برای فرنگیها هم ساختار دراماتیک تعزیه و ساختار نمایشهای شرقی که متأسفانه کمکم از بین میروند جذاب است. از قرن 19 تا امروز آنها به نمایشهای شرقی بشدت توجه نشان دادهاند اما در نهایت توجهشان به چین و ژاپن و اندونزی و... جلب میشود چون آنها همچنان برای این نمایشهای آیینی اهمیت ویژه ای قائل هستند و سعی میکنند هر طور شده آن را حفظ و حراست کنند و مثل ما، این میراث کهن را به یک چیز نامرغوب یا بیظرفیت برای امروز بدل نکردهاند.
«عمو هاشم» تاریخ شفاهی تعزیه است
نمایش «عمو هاشم» یک نوع ادای دین است به همه هنرمندان این هنر آیینی سنتی بخصوص هنرمندانی که در گذشته با وجود مخالفت دولت پهلوی و برخی مرتجعین روستا به روستا سفر رفتند و سختی بسیار کشیدند تا این هنر را زنده نگه دارند. من حدود 25 سال با هاشم فیاض هنرمند شاخص مراوده داشتم و او تنها تعزیهخوانی است که از 1327 تا چند سال پیش از فوتاش خاطرات روزانهاش را به صورت دقیق در یک دفترچه کوچک جیبی یادداشت کرده بود؛ یک بار منزلش رفته بودم که این تقویمها را دیدم و پرسیدم چیست و جواب دادند که من تمام جزئیات تعزیهخوانیام را طی این دهههای متوالی در این دفترچهها یادداشت کردهام؛ به هر صورت منبع بسیار درجه یکی برای کار پژوهشی درمورد تعزیه بود و من هم به همراه و کمک سمانه کاظمی که یکی از دانشجویان دانشگاه سوره بود به منزل مرحوم هاشم فیاض میرفتیم و من با آقای فیاض درباره همین تقویم و وقایع و خاطراتی که در آن آمده سؤال میپرسیدم و این گفتوگوها را در نهایت مکتوب میکردیم و تبدیل شد به کتاب «روزشمار تعزیه به روایت هاشم فیاض». در این کتاب به تمام این تاریخ در قالب این گفتوگوها اشاره شده از قبیل مکانها و محلههای قدیمی که تعزیه در آنها اجرا میشده است؛ در گذشته تعزیهخوانهایی که به روستاها و شهرهایی مثل مشهد میرفتند رسم داشتند که در تعزیهخوانها برای بیتوته و... دعوت میکردند و اغلب به اشقیاخوانها کم توجهی میشد و در عمو هاشم این موضوع دستمایهای شده تا بگوییم نگاهمان را باید درست کنیم و همه اینها بازیگر و شبیهخوان هستند و نباید بین این ذاکرها فرق گذاشت. مابهازایی از گفتوگوی زن و مردی است که طوری رفتار کرده که اشقیاخوان ذاکر ناراحت شده و از سر سفرهاش بلند شده و رفته و زن مرد را به دلیل چنین رفتاری که او انجام داده سرزنش میکند ؛ و این نمایش در واقع پیامی اخلاقی دارد.
خبرنگار
داوود فتحعلیبیگی که آخرینبار شش سال پیش نمایش «انسانم آرزوست» را در سنگلج روی صحنه برده بود حالا قرار است از دوازدهم شهریورماه تئاتر مستند «عمو هاشم» را در همین تماشاخانه روی صحنه ببرد. نمایش «عموهاشم» که متن آن را هم خود فتحعلیبیگی نوشته به بخشهایی از زندگی هاشم فیاض تعزیهخوان پیشکسوت و آخرین بازمانده نسل تعزیه خوانان تکیه دولت میپردازد که سال ۱۳۸۳ در تهران درگذشت. هاشم فیاض که بیشتر در قامت اشقیاءخوان و خصوصاً اجرای نقش شمر شهره بود، در عرصه بینالمللی برای تعزیهشناسان و پژوهشگران اروپایی نمایش ایرانی چهرهای معتبر و شناخته شده و در موزه واتیکان چند نسخه تعزیه از او و ممهور به مهر «هاشم شمر تهرانی» نگهداری و برای علاقهمندان نمایش داده میشود. فیاض اجراهای متعددی در کشورهای مختلف و جشنوارههای معتبر دنیا داشته و در حاشیه یکی از این اجراها در جشنواره آوینیون در سال ۱۳۷۰، پیتر بروک کارگردان نوآور تئاتر و سینمای بریتانیایی پس از تماشای تعزیه حر بن ریاحی، او را علیبابای نمایش شرق و یکی از بهترین اجراگران نمایشهای آیینی جهان خوانده است. داوود فتحعلیبیگی در زمینههای کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و پژوهشگری فعالیت داشته و مدرس دانشگاه است. فتحعلیبیگی از جمله فعالان عرصه هنرهای نمایشی است و تاکنون در بیش از 30 نمایش بهعنوان بازیگر، نویسنده وکارگردان حضور داشته و در سال 1380 موفق به دریافت مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. با این کارگردان تئاتر و پژوهشگر تعزیه درباره دیروز و امروز این هنر آیینی سنتی به تفصیل به گفتوگو نشستهایم.
آیا بیان قصهها و رخدادهای معاصر در فرم و قالبهای کلاسیک و سنتی تعزیه نشانه بهروز شدن و معاصرسازی اینگونه نمایشی است یا خیر؟ در واقع چگونه میشود این نوآوریها و معاصرسازی در فرم و شیوههای اجرایی را در تعزیه اعمال کرد؟
تعزیه اساساً یک ساختار کامل نگارشی و اجرایی دارد و در واقع گونهای از نمایش روایی است که گفتوگوها به شعر و البته آهنگین است که مختصات یک نمایش به مفهوم جامع کلمه را دارد و طبیعتاً کسی که میخواهد از آن استفاده کند باید این ساختار را بخوبی بشناسد حال میخواهد در قالب شبیهخوانی اثری خلق کند یا میخواهد از آن الهام بگیرد تا نمایشی روایی برای تماشاخانههای امروزی ارائه کند؛ در هر شکل مهم آن است که ساختار دراماتیک تعزیه را بشناسد و اگر این شناخت وجود داشته باشد تعزیه ظرفیتهای بسیاری دارد که میتوان از آن استفاده بسیار برد. نکته دیگر این است که قصههایی را که اغلب موضوع تعزیه بوده است امروز بخواهیم مابهازاهای امروزیشان را روی صحنه بیاوریم هم مستلزم شناخت مجالس تعزیه است و اینکه بدانیم چگونه مابهازاهای آن شخصیتها و قصهها را امروزی کنیم، بهعنوان مثال تعزیهای وجود دارد بهنام «زن علویه» که اساساً بحث اطعام ایتام و توجه به فقرا و نیازمندان است. حال این تعزیه بهعنوان قصهای که در جایی نقل شده یا واقعیت بیرونی داشته یا برای پند و اندرز به انسان، ساخته و پرداخته شده است؛ در هر شکل مهم است که درس و موضوع تمام قصه این است که «به عمل پاداش میدهند و نه به حرف و ادعا». بیاختیار آدم را یاد آیه 62 سوره بقره میاندازد که میفرماید هر مسلمان و یهود و نصارا و... که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان بیاورد و نیکی پیشه کند البته از خدا پاداش میگیرد. همانطور که کاملاً مشخص است پیام جهانی قرآن است که میتواند در طول قرون و اعصار سرمشق قرار بگیرد و از آن در هر شرایط و موقعیت و بستری استفاده کرد و از آن الهام گرفت و امروزیاش کرد. تعزیه نیز مملو از اصول اخلاقی و انسانی مثل محبت، شجاعت، شهادت و عدالتخواهی است که هرگز کهنه نمیشوند و ازلی ابدی هستند.
برخی معتقدند هنرهای نمایشی را میشود با دستبردن به قراردادهای سنتی رایج آن، امروزی و به اصطلاح مدرن کرد...
این تفکر از اساس اشتباه است. نمایش آیینی را که نمیشود مدرن کرد. بله ما میتوانیم طراحی شکیلی مثلاً درمورد صحنه و لباس داشته باشیم متناسب با شخصیتهای تعزیه؛ ولی نمیشود یکسره آن را مدرن کرد و گفت این همان تعزیه و نمایش آیینی است. بگذارید یک مثال بزنم، برخی در طراحی لباس نوآوری میکنند و چیزهایی از خودشان در میآورند که بسیار غلط است. امام مگر لباس زرق و برق دارد میپوشد؟ کسی که چنین کاری میکند نشان میدهد نه تعزیه را میشناسد و نه امام را. امام که اهل تظاهر نبود و هر کسی در تاریخ از دیروز تا امروز با زرق و برق در جامعه ظاهر میشود دچار منیت است و امام اجل از این تظاهر است و یکدست است پس اینهمه یراقدوزی و حاشیهدوزی و گلدوزی برای لباس امام معنی ندارد. اساساً در هیچ جای دنیا نمایش آیینی را مدرن نمیکنند. در واقع حق ندارند چنین کاری کنند چون قراردادهای آن را به هم میزنند و با چنین کار اشتباهی آن را از اصل و اساس و اصالتاش دور میکنند. وقتی نمایشهای تختحوضی را آوردند در تماشاخانههای لالهزار اجرا کردند از اصول نمایشهای تخت حوضی بخشهای عمدهاش حذف شد و فقط چهره سیاه بازیگرانش باقی ماند و کمی طنزش؛ اما ساختار نمایشیاش به کل عوض شد و دیگر تختحوضی نبود و خیلی از قراردادهایش از بین رفت و حالا در تلاش هستیم آنها را دوباره احیا کنیم. در نتیجه نمیتوانیم به بهانه مدرن کردن در نمایشهای آیینی دخل و تصرف بیمورد داشته باشیم اما میشود با قرائت امروز و با رعایت تمامی اصول شبیه خوانی سنتی نسخهها را بازنویسی کرد به شرط آنکه کسی که چنین کاری میکند اصول درامنویسی تعزیه را عمیق بشناسند.
این میل به مدرن شدن را بعد از مشروطه بسیار میبینیم. در سه پایه موسیقی و ادبیات و نمایش، رفتن به سمت مدرن شدن چه آسیبهایی را در پی داشته است؟
این نکته ای بسیار مهم است. اساساً تعزیه در طول حیات 300 ساله خود تحولاتی را پشت سرگذاشته و مثلاً یکی از این تحولات، تحول در قصص و مضامین بوده است، بهعنوان نمونه تعزیه در دوره قاجار به قصههای اساطیری (سوگ سهراب و داستان سیاوش و افراسیاب و...) و عرفانی (شیخ صنعان و دختر ترسا و...) و تاریخ معاصر (قتل قائممقام فراهانی یا قتل ناصرالدین شاه و...) میپردازد و همین نشان میدهد که تعزیه چنین ظرفیتی را از ابتدا داشته که توانسته چنین مضامینی را در دل خود پرورش دهد؛ بهدلیل اینکه پیوستگی فرهنگی وجود داشت و ما هم اگر بخواهیم چنین کنیم و از مضامین امروزیتر استفاده کنیم لازم است به گذشته برگردیم و خوب این گذشته را مورد مداقه، تحقیق، پژوهش و شناخت قرار بدهیم و با این شرط سراغ مضامین امروزی برویم. همانطور که برخی هنرمندان شاخص ما مثل بهرام بیضایی از ساختار نمایش شرقی و سنتی ایرانی الهام گرفت و آثار درخشانی هم خلق کرد. یادمان باشد قرار نیست ما به هر بهانه و توجیهی قراردادهای نمایشهای آیینی سنتی را به کل به هم بریزیم و فکر کنیم کار بسیار خوبی کردهایم و همچنان هم داریم مثلاً تعزیه کار میکنیم. این قراردادها نباید بههم ریخته بشوند اما مسلماً قابل تعمیم هستند و ما میتوانیم بر اساس همین قراردادها کارهای تازهتر بنویسیم.
با توجه به مکانبندی تعزیه و وجود مکانی با ویژگیهای منحصر به خود (چون گرد بودن، بدون سقف بودن و...) بهنظر شما اجرای تعزیه در محیطهای شهری چون پارکها، فرهنگسراها و حتی برپایی صحنههای پیشساخته در خیابانها، یا استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای امروزی به ماهیت سنتی تعزیه آسیبی وارد نمیکند؟
این داستان کمی متفاوت است. بله میشود از تکنولوژی استفاده کرد. اگر استفاده ما استفاده درست و اصولی باشد که به اساس تعزیه لطمهای وارد نکند. عقل سلیم میگوید که مثلاً در تکیه بزرگی مثل تکیه خوانسار هیچ تعزیهخوانی نمیتواند با میکروفن صدایش را به کسی برساند یا وقتی در ازدحام و شلوغی تئاتر شهر مگر بدون میکروفن صدابهصدا میرسد؟ اینها جبری است که پیش آمده ولی در تکیه فراهان که کوچک است لزومی ندارد از میکروفن استفاده کرد چون معماری آنجا طوری است که صدا پژواک پیدا میکند و براحتی به مخاطب میرسد و خود من حتی دیدهام که گاهی برق رفته و صدا بخوبی میرسد و چقدر هم شیرین است و اصیلتر؛ اما به هر صورت در جاهایی که چنین امکانی وجود ندارد مجبوریم از امکانات صوتی استفاده کنیم. ولی همینجا هم یک نکته اساسی وجود دارد که متأسفانه کمتر کسی به آن توجه میکند. خیلی از گروههای تعزیه، یک بلندگو کنار دستشان میگذارند و اصلاً متوجه این مسأله نیستند که تماشاچی میآید تعزیه ببیند و بشنود و پیام گفتوگوها را بفهمد نه اینکه فقط سر و صدا بشنود. چند سال است هم متأسفانه بعضیها باب کردهاند که زیر صدای مخالف خوان هم موزیک پخش میکنند که این واقعاً عصبی کننده است. من نمیفهمم این آقایان چرا فکر نمیکنند مخالفخوان حرف میزند که من بفهمم چه میگوید چرا باید زیر صدای حرفهای او ساز نواخته شود که هیچکس نفهمد شخصیت چه میگوید. به اینها میگویند نوآوری! برخی لباسها را عوض میکنند وباب کردند برای شمر لباس مشکی میپوشند! بنیان لباس یزید و قرمزیاش نشان آتش جهنم است و وقتی کسی این رنگ را عوض میکند یعنی اساساً چیزی نه از تعزیه میداند و نه سمبلها، نمادها و قراردادهایش. رنگ سبز رنگ بهشت است و کسی که مسافر بهشت است و اصلاً در قرآن در دو سوره در این باب آیه داریم که میفرماید اهل جهنم لباسی از آتش دارند و اهل بهشت لباسی از حریر سبز.
در استفاده از دستگاههای موسیقی و شعر یا صحنهپردازی چه قراردادهایی وجود دارد؟
اینجا هم نباید دخل و تصرف کرد مگر آنکه آگاهی کافی در زمینه استفاده و نقش موسیقی در نمایش وجود داشته باشد. دو گوشه وجود دارد که به هنگام فراق و جدایی خوانده میشود و فرقشان در این است که یکی از اینها مطلقاً به فراق میانجامد اما یکی دیگر از این گوشهها روایتگر موسیقایی فراقی است که به وصال میرسد پس آنهایی که چنین جزئیاتی را برای موسیقی نمایشهای آیینی سنتی در نظر گرفتهاند آگاه بودهاند که چه میکنند. مگر میشود شب و سکوت و حضرت عباس را که دور خیمهها میگردد و زبان حال میگوید در گوشههای موسیقایی مشخص شده بخوانیم؟ حس تمام این صحنهها و مونولوگها اتفاقاً در این گوشههای فراقی موسیقی است که درست درمیآید و به بافت نمایش نزدیک است و به همه اینها پیشتر فکر شده و چرا باید به صرف اینکه کار تازهای انجام بدهیم چنین چیزهایی را متحول کنیم یا چیز دیگری برای خودمان بسازیم و فکر کنیم کار خوبی هم کردهایم. خیر چنین چیزی نیست. موسیقی در قلمرو تعزیه ویژگی توصیفی پیدا کرده و به موسیقی نمایش تبدیل شده است و نمیشود هر کاری انجام داد. در ارتباط با صحنهپردازی که به آن اشاره کردید هم امروزه واقعاً چیزهای عجیبی میبینیم که حیرتآور و البته تأسف بار است. مثلاً بعضیها میآیند «رود فرات» درست میکنند. مگر تکیهای که قدیمیها در آن تعزیه اجرا میکردند خاکی نبود؟ پس چرا زمین خاکی را نمیکندند و فرات نمیساختند و تشت میساختند؟ چون بحث، بحث نشانهشناسی بوده که ریشه در واقعیت داشته و این میشود قرارداد. من واقعاً نمیفهمم چرا میخواهیم با ناآگاهی خود این زیباشناسیها را از بین ببریم. اگر تعزیه را درست اجرا کنیم و خوب خوانده و اجرا شود جذابیتی دارد که به هیچ کدام از این کارهای مندرآوردی نیاز ندارد. چرا توجه نداریم که یکی از مبانی تعزیه تاریخ است و مبانی دیگری مثل عرفان، هنر، عقیدتی و...دارد.
تفاوت تماشاگر امروز با تماشاگر دیروز و نسبت هر دو اینها با تعزیه دیروز و امروز چگونه بود و چیست؟
تماشاگر امروز نسبت به تماشاگر دیروز مسلماً آگاهتر است و وقتی با وجود تمام شبکههای رسانهای مثل ماهواره و تلویزیون و فضای مجازی و... میآید و تعزیه تماشا میکند یعنی هنوز تعزیه برایش مهم است و حس نیاز به شرکت در آن دارد و میآید در این خیمه تا جلا پیدا کند و از نظر روحی شستوشو پیدا کند. وقتی میروم در تکیهای میبینم هزاران نفر آدم نشستهاند با خودم فکر میکنم که اینها که از دل تاریخ بیرون نیامدهاند و اتفاقاً آدمهای همین امروز هستند و یکی با موتور میآید یکی با ماشین آخرین سیستم. البته در این شکی نیست که هر نمایشی با تماشاگر اگر نتواند ارتباط برقرار کند بیشک قافیه را باخته و تعزیه هم نمایشی آیینی است که هم بازیگرش مؤمن است و هم تماشاچیاش. لازم است بازنگری در برخی از اشعار تعزیه شود که با قرائت امروز تماشاگر همخوانی داشته باشد و طوری نباشد که برای تماشاچی سؤالی پیش بیاید و کسی در شعرها به آن در نمایش جوابی ندهد.
به عقیده شما، مراکز فرهنگی و آموزشی ما از قبیل دانشگاه و... طی این سالها توانستهاند با بسترسازی و ایجاد فضاهای درست آموزشی، از ازدیاد چنین کجرویها و ناآگاهیهایی جلوگیری کنند؟
به عقیده من خود تعزیه یک تئاتر تمام عیار است اما بشدت علیالخصوص در بحث دانشگاهی با وجود تمام تلاشهایی که من و برخی دیگر از دوستان دغدغهمند کردیم با بیمهری مواجه شده است. ما بعد از انقلاب واحدهای درسی آشنایی با تعزیه و... داشتیم و متأسفانه دوستان ما در دانشکده هنرهای زیبا به جای آنکه این دروس را توسعه بدهند و بستری برای توسعه مبحث نمایش ایرانی ایجاد کنند در نهایت بیمهری همان دو واحد را هم حذف کردند. در کشورهای آسیایی مثل چین و ژاپن و... برای نمایشهای آیینی و سنتیشان دو حرکت موازی انجام دادند. یکی اینکه به شیوه استاد شاگردی محلی را فراهم کردهاند که افراد در این مکانها نمایش را بهصورت تجربی آموزش میبینند و حتی از کشورهای اروپایی علاقهمندانی میروند و در این کلاسها شرکت میکنند. دیگری اینکه نمایشهای آیینی سنتی خود را به رشتهای آکادمیک تبدیل کردهاند که در دانشگاه تدریس میشود. ما هم در دانشگاه سوره قصد به سرانجام رسیدن چنین کاری را داشتیم که متأسفانه نشد اما از صرافت آن نیفتادیم و باز هم به همراه آقایان ناصربخت و مافی و خانم قاسمپور طی دوسه ماه اخیر از طریق دانشگاه فرشچیان مسأله را پیگیری و واحدهای درسی را مجدد بررسی کردیم و واحدهایی به آن اضافه کردیم. این را باید تأکید کنم که از جمله معدود کسانی که در حوزه دانشگاه فعالیت میکنند و به اهمیت نمایشهای ایرانی واقف هستند پیشنهاد رشته شد اما در وزارت علوم نه تنها هیچ بهایی به این پیشنهاد داده نشد بلکه دانشکده هنرهای زیبا همان دو واحد را حذف کردند آنهم در شرایطی که میبینیم طی دوسهدهه اخیر پایاننامههایی با موضوع نمایشهای ایرانی توسط دانشجویان نوشته شده و این غفلت بزرگی است که از سوی نهادهای دانشگاهی ما به این حوزه میشود. من از استادان ارشد دانشگاه که میبینند اینهمه پایاننامه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نوشته میشود توقعی دیگر دارم و نمیتوانم بپذیرم که آنها با وجود اینهمه پایاننامه باور داشته باشند این رشته ظرفیت لازم را ندارد. باوجود اینهمه قابلیتها و ظرفیتها میآییم نگاه حذفی به آن میکنیم و توقع داریم این هنر باید توسط یک تعزیه خوانی که تحصیلات ندارد توسعه پیدا کند و زنده بماند.
بـرش
چرایی جذابیت تعزیه برای غربیها
اگر چه باید این نکته را در رأس توجه قرار داد که تعزیه هنری نمایشی و البته کامل است اما صرفاً در آن بحث محتوایی حائز اهمیت نیست. چند سال پیش یوجینیو باربا به ایران آمده بود و از دوستان پرسیده بود که چرا چنین هنر نمایشی بینظیری را به دنیا معرفی نمیکنید و جالب است که خود باربا در کتاب «انسانشناسی تئاتر»اش اشاره ای به تعزیه ایرانی دارد. روشن است که دلیلش کوتاهی ماست. وقتی به برخی از کتابخانههای مهم بسیاری از کشورهای دنیا سر میزنیم متوجه میشویم که دفترها و کتابهایی درباره تعزیه نوشته شده و به آن بهعنوان بخشی از میراث هنرهای نمایشی جهان نگاه میکنند. بسیاری از چهرههای مطرح جهان، وقتی به ایران میآیند مسلماً آنچنان علاقهای ندارند که نمایشهایی را ببینند که در تمام دنیا نمونههایش را دیده و میبینند چنین چیزی دیگر برایشان جذابیت ندارد و دنبال هنرهای نمایشی و آیینی کشور میزبان هستند و میخواهند مثلاً از کشور ما تعزیه را ببینند. متأسفانه با وجود این خود ما به تعزیه بهعنوان یک پدیده نمایشی نگاه نمیکنیم و اهمیتی برایش قائل نیستیم. در برخی از کلاسهایی که برگزار میکنیم دانشجو اوایلش بهخاطر تبلیغات سوء و منفی که عموماً در دانشگاهها وجود دارد نسبت به تعزیه موضع و گارد منفی دارد و وقتی آگاه میشود برایش بسیار جذاب میشود. برای فرنگیها هم ساختار دراماتیک تعزیه و ساختار نمایشهای شرقی که متأسفانه کمکم از بین میروند جذاب است. از قرن 19 تا امروز آنها به نمایشهای شرقی بشدت توجه نشان دادهاند اما در نهایت توجهشان به چین و ژاپن و اندونزی و... جلب میشود چون آنها همچنان برای این نمایشهای آیینی اهمیت ویژه ای قائل هستند و سعی میکنند هر طور شده آن را حفظ و حراست کنند و مثل ما، این میراث کهن را به یک چیز نامرغوب یا بیظرفیت برای امروز بدل نکردهاند.
«عمو هاشم» تاریخ شفاهی تعزیه است
نمایش «عمو هاشم» یک نوع ادای دین است به همه هنرمندان این هنر آیینی سنتی بخصوص هنرمندانی که در گذشته با وجود مخالفت دولت پهلوی و برخی مرتجعین روستا به روستا سفر رفتند و سختی بسیار کشیدند تا این هنر را زنده نگه دارند. من حدود 25 سال با هاشم فیاض هنرمند شاخص مراوده داشتم و او تنها تعزیهخوانی است که از 1327 تا چند سال پیش از فوتاش خاطرات روزانهاش را به صورت دقیق در یک دفترچه کوچک جیبی یادداشت کرده بود؛ یک بار منزلش رفته بودم که این تقویمها را دیدم و پرسیدم چیست و جواب دادند که من تمام جزئیات تعزیهخوانیام را طی این دهههای متوالی در این دفترچهها یادداشت کردهام؛ به هر صورت منبع بسیار درجه یکی برای کار پژوهشی درمورد تعزیه بود و من هم به همراه و کمک سمانه کاظمی که یکی از دانشجویان دانشگاه سوره بود به منزل مرحوم هاشم فیاض میرفتیم و من با آقای فیاض درباره همین تقویم و وقایع و خاطراتی که در آن آمده سؤال میپرسیدم و این گفتوگوها را در نهایت مکتوب میکردیم و تبدیل شد به کتاب «روزشمار تعزیه به روایت هاشم فیاض». در این کتاب به تمام این تاریخ در قالب این گفتوگوها اشاره شده از قبیل مکانها و محلههای قدیمی که تعزیه در آنها اجرا میشده است؛ در گذشته تعزیهخوانهایی که به روستاها و شهرهایی مثل مشهد میرفتند رسم داشتند که در تعزیهخوانها برای بیتوته و... دعوت میکردند و اغلب به اشقیاخوانها کم توجهی میشد و در عمو هاشم این موضوع دستمایهای شده تا بگوییم نگاهمان را باید درست کنیم و همه اینها بازیگر و شبیهخوان هستند و نباید بین این ذاکرها فرق گذاشت. مابهازایی از گفتوگوی زن و مردی است که طوری رفتار کرده که اشقیاخوان ذاکر ناراحت شده و از سر سفرهاش بلند شده و رفته و زن مرد را به دلیل چنین رفتاری که او انجام داده سرزنش میکند ؛ و این نمایش در واقع پیامی اخلاقی دارد.
شبکههای اجتماعی جایی برای سوگواری
روا نیست شیفتگان اهل بیت(ع) بیمار شوند
محمد معصومیان
گزارش نویس
«هرگز از رونق بازار غمت کم نشود، بگذارید فقط ماه محرم برسد» در قسمت پخش زنده صفحه هیأتی مداح با سوز و شمرده شمرده این ابیات را میخواند. مردی از لای جمعیت فریاد میزند: «خدایا تو بگو امسال بدون هیأت چه کار کنیم؟» دوربین میچرخد و مردمی را نشان میدهد که با فاصله از هم در فضای باز نشستهاند و صدای گریهها بعد از خواندن ذاکر با صدای او در هم میآمیزد. حالا محرم فرا رسیده اما محرمی متفاوت از سال های پیش؛ جوانان دست به کار راهاندازی صفحات مجازی برای پوشش زنده مراسم سوگواری شدهاند و بعضی از هیأت داران قدیمی با ماسک و رعایت پروتکلها این ایام را میگذرانند. به غیر از حرکتهای خود جوش مردمی وزارت ارتباطات هم با راهاندازی پلتفرمی به پخش آنلاین و رایگان روضهها و مراسم عزاداری می پردازد تا مردم بتوانند بدون حضور فیزیکی در مراسم سوگواری کنند.
سال پیش این روزها همه دست بکار برافراشتن پارچهها و نمادهای مذهبی عاشورایی بودند؛ شبها کنار هیأت ها گعدههای محلی برپا بود. عدهای درحال تمیز کردن مساجد وتکایا بودند و باقی نشسته پای روضه و ذکر مصیبت تا اشکی بر گونه بنشانند و روح را سبک کنند. امسال اما داستان کمی متفاوت شده، میگویم کمی چون هنوز هم هیأتها در فضای باز مشغول عزاداری هستند و ویدئوهایی هم از حضور مردم بدون رعایت پروتکلها در تکایای شهرهای مختلف در شبکههای اجتماعی همرسانی میشود. همین مسأله نشان دهنده اهمیت گسترش ایجاد بستری برای عزاداری در فضای مجازی است تا آنهایی که به هر علتی نمیتوانند یا نمیخواهند در شرایط کنونی به مساجد و روضهها بروند دست خالی و حسرت به دل این ماه را پشت سر نگذارند.
یکی از جوانانی که اهمیت ایجاد شبکهای برای پخش زنده مراسم محرم را درک کرده و دست به کار شده سلمان بهمن است. او که کارمند یک شرکت حقوقی است سه هفته است با کمک دوستانش صفحهای در اینستاگرام راهاندازی کرده و حالا بیش از 120 هزار دنبال کننده دارد. او قرار است با جذب مردم به هیأت مجازی که راه انداخته جای خالی کارهایی را که هر سال برای هیأت محلشان در مشهد انجام میدادهاند پر کند. سلمان بالا رفتن تعداد دنبالکنندگان صفحه را لطف امام حسین(ع) میداند: «به لطف امام حسین(ع) و کمک دوستان زیادی که در شبکههای اجتماعی داریم توانستیم در مدت کم مورد توجه قرار بگیریم. آن اوایل برای دوستان صفحه را فرستادیم تا تبلیغ کنند اما کم کم دیدیم بدون ریالی خرج کردن هر روز آدمهای زیادی به هیأت اضافه شدند و برای ما تبلیغ کردند. اگر آقا بخواهد کار راه میافتد و اگر نخواهد هر چقدر خرج کنید به جایی نمیرسید.»
او که افتتاح این صفحه را با پخش زنده از حرم امام رضا(ع) شروع کرده بود حالا برنامههای زیادی برای روزهای عاشورا و تاسوعا دارد؛ از آوردن ذاکران به استودیو که برای مردم روضه بخوانند تا پخش زنده خیمه سوزان که قرار است در فضای باز برگزار شود و آنها پخش زنده داشته باشند: «یکی از برنامههای ما دادن کارت خادم مجازی است برای دوستانی که برای دل خودشان به ما پیوستهاند و همکاری میکنند. ما پیامهای زیادی از دوستان داریم که هر کدام با هنری که دارند برای ما ویدئو میفرستند و متن زیر ویدئوها را مینویسند یا عکس میفرستند از شهرهای خودشان. دوست داریم با اهدای کارت که یادگاری است به آنها احساس تعلق بدهیم.» او با خنده اضافه میکند: «بعضی هم میگفتند حاضریم چایی بریزیم و غذا درست کنیم، فکر میکردند هیأت واقعی است.»
حالا در شبکههای اجتماعی که امکان پخش زنده مراسم را دارند میشود با دنبال کردن هشتگها به صفحات زیادی دسترسی پیدا کرد که در آنها مراسم شهرهای مختلف را بهصورت زنده پخش میکنند. از صفحات مداحان گرفته تا صفحه هیأتهای معروف هر شهر. در صفحهای هم که وزارت ارتباطات ایجاد کرده است تا امروز بیش از هزار و 500 هیأت از اقصا نقاط ایران در آن ثبتنام کردهاند تا بتوانند از این طریق با مخاطبان خود ارتباط بگیرند.
داوود علیزاده از مداحان قدیمی تهران است و خاطره طنین نوحههای آذری او در مسجد انصارالحسین هنوز در گوش آذریهای تهران نشین زنگ میزند. اما امسال علیزاده تصمیم گرفته مراسم را در فضای باز فرهنگسرای بهمن برگزار کند. او میگوید: «ما راضی نیستیم شیفتگان اهل بیت (ع) به بیماری مبتلا شوند و به همین خاطر مراسم را در فضای باز و با رعایت فاصله و دادن ماسک و شستوشوی دست با الکل برگزار کردهایم.» البته مراسمی که با اطلاعرسانی از طریق شبکههای اجتماعی بهصورت زنده از اینستاگرام هیأت پخش شد، بیش از 4 هزار بیننده داشت.
علیزاده که مدرک فوق الیسانس بهداشتش را سال 54 از دانشگاه تهران گرفته است حسابی پروتکلها را ازبر است و بهترین راه برای عزاداری امسال را ماندن در خانه و استفاده از شبکههای اجتماعی و رسانهها میداند: «نباید خدای ناکرده تعداد مبتلایان بیشتر شود. البته بعضی هم رعایت نکردند و اگر از من بپرسید میگویم یا علم ندارند و نمیدانند یا برای خودنمایی و مسائل اقتصادی است که پروتکلها را اجرا نمیکنند. ما دلمان نمیخواهد عزادار «ارباب» بیمار شود.»
داوود علیزاده که از 5 سالگی شروع به نوحه خوانی کرده است از کمکهای دوستان و هم هیأتیها برای ایجاد شبکه و کانال در فضای مجازی میگوید: «خیلی از دوستان کمک کردند تا این فضا برای در خانه ماندگان ایجاد شود.»
علیزاده از تهیه کوپن برای توزیع نذری میگوید: «به سیاق هر سال بسیاری از دوستان نذر دارند و ما قرار نیست ماننده هر سال شام یا غذایی در مسجد پخش کنیم و قرار است با پول نذر برای اقشار ضعیف بسته معیشتی تهیه کنیم البته با رعایت پروتکلها یا بستههای بهداشتی که شامل الکل و ماسک خواهد بود. برای اینکه از ازدحام دوستان هم جلوگیری کنیم در فکر کوپن هستیم تا هر وقت خواستند بدون اینکه ازدحامی ایجاد شود مردم مایحتاج خود را تهیه کنند.»
این وضعیتی که ویروس کرونا ایجاد کرده است برغم محرم افزوده است. سلمان بهمن میگوید که امسال با تعطیل شدن هیأت محل چه حال و روزی دارد: «دلمرده و سرگردان هستم، گاهی داخل تاکسی که روضه میشنوم ناخودآگاه اشکم سرازیر میشود ما از بچگی یاد نداریم که به روضه و هیأت نرفته باشیم؛ سینه زنی و زنجیر زنی نکرده باشیم. ما بچه هیأتیها حال خوبی را تجربه نمیکنیم. جدا از اینها فکر میکنم این یک آزمایش برای ما است که محرم و مراسمش برای ما یومیه شده بود و عادت. اما امسال فهمیدیم چه حال بدی است که نمیتوانیم به هیأت برویم.»
حالا بعد از گذشت ماهها از حضور کرونا، دیگر همه آن را خوب میشناسیم. همه بیمارانی را دیدهایم که روی تخت بیمارستان دراز کشیدهاند، مرگهایی را دیدهایم که مثل خاطرهای تلخ هرگز از یادمان نخواهد رفت. باید بپذیریم که پزشکان و پرستاران ما در خط مقدم مبارزه با این ویروس این روزها با چشمانی نگران به ما خیره شدهاند تا ببینند آیا ما مسئولیت اجتماعی خود را انجام میدهیم یا نه؟ به قول داوود علیزاده: «نباید بگذاریم شیفتگان اهل بیت بیمار بشوند» و این به خود ما و جدی گرفتن پروتکلهای بهداشتی برمیگردد.
توصیه حسین فتاحی، نویسنده کودک و نوجوان به پدر و مادرهای جوان:
از قصه زندگی بزرگان برای ساخت جهانی بهتر غفلت نکنید
مریم شهبازی
خبرنگار
«پیامبران و قصههایشان» مجموعهای 26 جلدی است از حسین فتاحی که با همراهی نشر«قدیانی» منتشرشده؛ آنهم برای گروه سنی شش تا یازده سال که چند مرتبهای هم در فهرست آثار توصیهشده از سوی نشریاتی همچون مجله «رشد» قرارگرفته است. او به سراغ 26 فرستاده خدا رفته تا در خلال بازگویی فرازهایی از زندگیشان، کودکان را متوجه کارهایی کند که انجام آنها فقط خاص قهرمان قصهها نیست، کارهایی که فتاحی هر یک از آنها را برای ترسیم جهانی بهتر، پیش روی بچههای امروز و آدمبزرگهای فردا کافی میداند.
چه مبنایی در انتخاب قهرمانهای داستانهایتان دارید؟
راستش مهمترین مسأله برای من این است به سراغ بزرگانی بروم که بازگویی زندگیشان درسهایی برای بچهها داشته باشند. البته فقط سراغ مباحث دینی نمیروم. در تاریخ و ادبیات کلاسیک، همچون شاهنامه و مثنوی هم با قصههای زیادی طرف هستیم که پر از درسهایی برای زندگی بهتر هستند. بعضی از این آدمها آنقدر بزرگ هستند که حتی نیازی به تبلیغ آنها نیست؛ همینکه از زندگیشان برای بچهها بنویسیم کافی است تا آنها را به الگویی خوب برای نسل آینده تبدیل کنیم.
و مجموعه 26 جلدی پیامبران را با همین نگاه نوشتید؟
بله، در این مجموعه از پیامبرانی گفتهام که هرکدام از آنها بهتنهایی یک الگوی تمام و کمال هستند. قصههای این مجموعه از حضرت آدم(ع) شروع میشود تا به پیامبرانی همچون ادریس(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) میرسد و درنهایت با پیامبر اسلام(ص) هم پایان مییابد.
پس ماجرای این مجموعه با نافرمانی از سجده به آدم شروع میشود!
بله، وقتی شرایط امروز جهان را مطالعه میکنیم میبینیم که هنوز همان مشکلات را داریم. آغاز هر جلد با مقدمه مختصری برای معرفی هر پیامبر خداست، بعد هم تا جایی که درک بچهها اجازه میداده به سراغ چند پرده از زندگیشان رفتهام. برخوردی که با مردم و حتی حیوانات و محیط اطرافشان داشتهاند نوشتهام. اگر ما آدمبزرگها اینها را بهخوبی یاد گرفته بودیم اینقدر برای محیطزیست و همدیگر مشکل درست نمیکردیم. اصلاً شاید جهان امروزمان، دنیایی بهمراتب قشنگتر و حتی شبیه رؤیاهایمان بود. این کتابها را به هدف ترسیم دنیایی بهتر پیش روی فرزندانمان نوشتم. اینکه بچهها ببینند همه پیامبران امور زندگیشان را خودشان انجام میدادهاند و از این بابت آدمهای عادی بودهاند خیلی مهم است. حضرت موسی چوپانی میکرده که اتفاقاً شغل راحتی هم نیست و دیگران همشغلهایی ازایندست، مثل خیاطی و... حتی در خلال این داستانها تا حدی هم زمانه هر پیامبر و سرزمینی را که در آن مبعوث شده بودند نشان دادم.
با این حساب بچهها در این کتاب تا حدی هم با نگاه تاریخی طرف هستند.
بله، البته فقط تا جایی که نیاز بوده. سختیها، بردباری و حتی رسالتی را که هر پیامبر بر عهده داشته هم تا حدی برای بچهها بازگو کردهام. خیلی مهم است که بچهها بدانند کسی که عنوانش پیامبر و راهنما هست چه کسی بوده! هرچند که کار راحتی نبود، اینکه نثر و قصه پالایش و کودکانه شود و بخشهایی که برای بچهها هم جذاب باشد و هم قابلفهم انتخاب شود هم کار به نسبت سختی است. در خلال چنین کارهایی میتوانیم حتی یک کودک 10 ساله را تشویق کنیم که: «تو هم میتونی کار بزرگی که فلان پیامبر خدا انجام داده انجام بدی.» این مهمترین اتفاقی است که از چنین کتابهایی میتوان انتظار داشت.
از این مجموعه که بگذریم، از تألیف داستانهای دینی بهدنبال چه تأثیری بر مخاطبان کودک و نوجوان هستید؟
اینکه چقدر موفق بودهام نمیدانم، اما مهمترین هدفی که از نوشتن داستانهایی با مضامین دینی، تاریخی و حتی برگرفته از ادبیات کلاسیکمان دنبال میکنم این است که وجوه مختلف انسانیت را به آنان نشان بدهم. با اینحال نباید فراموش کرد که بچهها به خواندنیهای متنوعی نیاز دارند، از داستانهای فانتزی گرفته تا حتی علمی، تخیلی و ترسناک و دراین بین داستانهای برگرفته از آموزههای دینی هم اگر اصولی و بهدور از افراط وتفریط باشند اثر بسیار خوبی بهجای میگذارند. چگونگی تألیف داستانهای دینی- تاریخی آنقدر مهم است که منبعد از حدود پانزده سال کار مداوم جرأت کردم به این عرصه قدم بگذارم، آن اوایل حتی سراغ بازنویسی و بهرهگیری از ادبیات کلاسیک هم نمیرفتم، میدانستم که این قبیل کارها تجربه زیادی میخواهد.
پس تنها با وجه آموزشی ادبیات داستانی موافق نیستید؟
بله، ما حق نداریم دنیای کودکان را محدود کنیم، بویژه در عرصه ادبیات که کار درستی نیست.اصلاً اگر با چنین نگاهی جلو برویم قادر به انتقال هیچ پیامی نخواهیم بود. چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه نویسنده یا... باید تلاش کنیم تا آنان را با همه جنبههای زندگی آشنا کنیم. به این منظور نهفقط زندگی پیامبران و ائمه میتواند راهگشا باشد بلکه با نشان دادن بخشهایی از زندگی انسانهایی که حتی از بزرگان دینی نیستند اما انسانهای بزرگ و اثرگذاری بودهاند هم الگوهای خوبی پیش روی مخاطبان کم سن و سال میگذارد.
بیشتر چه وقتهایی سراغ تألیف این قبیل داستانها میروید؟ حتماً باید در شرایط خاصی باشید یا فرقی ندارد؟
نه، فرقی ندارد. شاید باورتان نشود اما من اغلب داستانهایم را در تحریریههایی شلوغ و مکانهای پر رفتوآمدی همچون کیهان بچهها نوشتهام. برعکس خیلی دوستان که به محل خلوتی پناه میبرند من به سراغ شلوغترین مکانها میروم. نه!
و توصیهتان برای پدر و مادرهای جوان در انتخاب آثار خوب چیست؟
یکی از این راهها شناسایی ناشران خوب کودک و نوجوان است که شاید درنهایت به 10 مؤسسه هم نرسند، اغلب ناشران حرفهای در انتخاب کتابها از نظر کارشناسان کمک میگیرند. از سوی دیگر مدتی که برای خرید کتاب اقدام کنند به مرور نویسندگان و مترجمان خوب را میشناسند؛ شبیه روندی که خودمان در خرید کتابهای بزرگسال طی میکنیم. در این بین بعضی رسانهها هم هستند که برای ادبیات کودک و نوجوان جایگاه قائل هستند. کتابهایی که اینها معرفی میکنند هم معمولاً از سطح متوسط بالاتر هستند. از طرف دیگر فعالیت تشکلهای کودک و نوجوان و نتیجه جایزههای ادبی هم میتواند راهنمای خوبی باشد.
اخطار مازندران و گیلان به سفیران کرونا
مراکز اقامتی ، گردشگری و پذیرایی در ایام تاسوعا و عاشورا در استان های شمالی تعطیل است و هیچ خدماتی به مسافران ارائه نمی شود
شیما جهانبخش
خبرنگار
در آستانه ایام تاسوعا و عاشورا و تعطیلی چند روزه پیش رو، و روزهای پایانی تعطیلات منتهی به آغاز سال تحصیلی، مسئولان وزارت بهداشت نگران هستند تجربه تعطیلات خرداد ماه و افزایش مسافرتها و بهدنبال آن اوجگیری کرونا بار دیگر تکرار شود.
چندی قبل سعید نمکی وزیر بهداشت درباره این سفرها به مردم هشدار داده بود و با ابراز نگرانی از وضعیت استانهای مسافرپذیر مانند گیلان و مازندران از مردم خواسته بود به مسافرت نروند.
در حال حاضر از 22 شهرستان مازندران 20 شهرستان در وضعیت قرمز به سر میبرند و اغلب شهرستانهای گیلان نیز وضعیت مناسبی ندارند اما باز هم برخی خانوادهها خطر را به جان خریدهاند و بیتوجه به توصیههای بهداشتی عازم این 2 استان شمالی شدهاند.
به گیلان سفر نکنید
«محمود قاسم نژاد» معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار گیلان در گفتوگو با «ایران» شرایط استان از لحاظ شیوع ویروس کرونا را بسیار شکننده اعلام کرد و اظهارداشت: با افزایش مسافرتها و عدم رعایت اصول بهداشتی توسط مردم در یک ماه گذشته این استان مجدداً در وضعیت قرمز قرار گرفته و آمار مبتلایان به کرونا و بستریشدگان افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. بسیاری از شهرستانهای استان بویژه رشت در وضعیت قرمز به سر میبرند و ما نگران هستیم در تعطیلات پیش رو با افزایش ورود مسافران شرایط سخت تری درانتظار استان باشد، از اینرو از مسافران و افراد بومی که ساکن شهرهای دیگر هستند تقاضا داریم به گیلان سفر نکنند.
وی ادامه داد: میدانیم که بسیاری از افرادی که اصالت گیلانی دارند و در شهرهای دیگر ساکن هستند طبق رسم هر ساله تمایل دارند برای برگزاری مراسم عاشورا و تاسوعای حسینی در زادگاهشان حضور داشته باشند اما باید بدانیم امسال شرایط به گونه ای است که این سفر میتواند باعث شیوع بیشتر بیماری در استان شود. در حال حاضر با نظارتهای دقیق مسئولان و همکاری مردم استان تمام پروتکلهای بهداشتی در مراسم عزاداری رعایت میشود اما با حضور مسافران و افزایش تجمعات به طور قطع رعایت این موضوع کم رنگتر و احتمال شیوع موج سوم بیماری در استان وجود دارد.
جانشین رئیس ستاد کرونای استان با اشاره به اینکه دید و بازدید، سفر و تجمعات از اصلیترین دلایل شیوع بیماری کرونا است، افزود: با توجه به اینکه هیچ گونه خدمات تفریحی به مسافران ارائه نمیشود مردم و مسئولان استان از مسافران تقاضا دارند سفر به این استان را به زمان دیگری موکول کنند تا بتوانیم بخوبی پذیرای آنان باشم. جناب استاندار نیز از طریق صداوسیما از مردم خواستهاند برای همیاری با کادر درمانی و همچنین حفظ سلامت خود و جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری فعلاً به استان سفر نکنند. وی خاطرنشان کرد: متأسفانه ساده انگاری و مسافرتهای تعطیلات خرداد ماه باعث شد پیک دوم بیماری در استان شیوع پیدا کند. نگرانیم ادامه این بیتوجهیها و مسافرت در چند روز آینده استان را با بحران رو به رو کند. با تلاشهای کادر درمان در حال حاضر از ۱۶ شهرستان ما بیش از نیمی از آنها در وضعیت سفید به سر میبرند و مشکل اساسی ما بیشتر در شهرستانهای ورودی است. به طور مثال در شهرستان رودسر که ورودی استان از سمت مازندران یا آستارا که ورودی از سمت اردبیل است شرایط خوبی نداریم.
قاسمنژاد با تأکید بر اینکه محدودیتهای ترافیکی در تعطیلات پیش رو در استان اعمال خواهد شد، گفت: معمولاً در ایام اوج ترافیک و پیک سفرها پلیس راه استان سعی میکند برای روانسازی ترددها محدودیتهایی را اعمال کند. امسال با توجه به شرایط کرونا با هماهنگیهای صورت گرفته با پلیس راه این محدودیتها با جدیت بیشتری اعمال خواهد شد؛ مردم توجه داشته باشند ممکن است این محدودیتها سبب سرگردانی آنها در جادهها شود پس ضروری است حتماً قبل از سفر از شرایط جاده ها مطلع شوند.
۳۰ درصد مبتلایان به کرونا در گیلان را مسافران تشکیل میدهند
«ارسلان سالاری» رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان نیز در همین رابطه به «ایران» گفت: در حال حاضر 5 شهرستان استان در وضعیت قرمز و 5 شهرستان در وضعیت زرد و هشدار قرار دارند از اینرو یکی از دغدغههای اصلی ما تعطیلات پیش رو و افزایش مسافرتها و احتمال شیوع بیشتر کرونا در گیلان است. وی ادامه داد: با تلاشهای تیم درمان در اردیبهشت ماه شرایط بهتری داشتیم اما متأسفانه سهلانگاری مردم در رعایت دستورالعملهای بهداشتی بویژه مسافران و مسافرتهای خرداد ماه باعث شد روند ابتلا به کرونا رشد دوباره داشته باشد و امروز گیلان با چنین شرایطی مواجه شود.
سالاری با بیان اینکه ۳۰ درصد مبتلایان به کرونا در استان را مسافران تشکیل میدهند، افزود: با توجه به روزهای پایانی تابستان وهمچنین پایان آزمون کنکور سراسری و همزمانی آن با تعطیلات پیش رو اغلب خانوادهها بدون توجه به شرایط خاص ناشی از بیماری کرونا تصمیم به سفر گرفته و همین امر سبب نگرانی از اوجگیری دوباره کرونا در استان شده است.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان با تأکید بر اینکه کادر درمان دچارخستگی شده است، گفت: چند ماهی میشود که کادر درمان و پرستاران درگیر این بیماری هستند. برخی از آنها چندین ماه خانوادههای خود را ندیدهاند و تعداد زیادی از همکاران خود را بر اثر ابتلا به این ویروس از دست دادهاند لذا از همه هموطنان عاجزانه درخواست میکنیم به گیلان سفر نکنند و بار بیشتری بر دوش کادر درمان استان نگذارند.
از مسافران مازندران پذیرایی نمیشود
«احمد حسین زادگان»، استاندار مازندران نیز در این زمینه اظهارداشت: در حال حاضر استان در شرایط قرمز قرار دارد و سفر به این مازندران به هیچ وجه توصیه نمیشود.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر شرایط سرویس دهی به مسافران در استان فراهم نیست افزود: با توجه به شرایط خاص استان و همچنین تعطیلات عاشورا و تاسوعای حسینی قاعدتاً تمام مراکز تجمعی مثل پاساژها و سایر اماکن عمومی مانند پارکها، مراکز اقامتی گردشگری، مراکز پخت و پز و تهیه غذا تعطیل هستند. همچنین تمام طرحهای دریا و مراکز ساحلی هم تعطیل بوده و امکان استفاده مسافران از این امکانات وجود ندارد.
حسین زادگان ادامه داد: در این شرایط اگر گردشگری ناقل باشد میتواند تعداد زیادی را دچار بیماری کرده و استان را با شرایط بدتری مواجه کند از اینرو توصیه جدی ما این است مردم مسافرتهای خود را به زمان دیگری موکول کنند. در شرایط موجود ریسک سفر زیاد است و شاید این سفر هزینههای زیاد و غیرقابل جبرانی برای مردم داشته باشد، درست نیست به خاطرچند روز تفریح سلامت خود را به خطر بیندازیم. وی در خصوص خبر اعلام شده مبنی بر ممنوعیت ورود مسافران به استان مازندران گفت: مسأله ای که مطرح شده به خاطر محدودیتهای ترافیکی بوده است البته مسافران باید بدانند تمام محدودیتها با جدیت دنبال میشود.
بالاترین مقام اجرایی استان در خصوص حضور افراد محلی افزود: حضور افراد محلی که ساکن شهرهای دیگر هستند نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که به نگرانیهای ما دامن میزند. با توجه به اینکه امسال مراسم عزاداری ماه محرم به روال سالهای گذشته برگزار نمیشود و برگزاری مراسم به شکل محدود است از همه هم استانیها که در شهرهای دیگر ساکن هستند میخواهیم به این استان سفر نکنند.
حضور مسافران بحران آفرین است
«سیدعباس موسوی»، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران نیز به «ایران» گفت: در حال حاضر از ۲۲ شهرستان استان تنها 2 شهرستان در وضعیت زرد هستند و بقیه شهرستانها در وضعیت قرمز به سر میبرند بههمین جهت حضور مسافران میتواند بحران جدی در استان ایجاد کند. وی با بیان اینکه مسافرتها نقش مهمی در انتقال ویروس کرونا دارد، گفت: غالب مسافرتها به استان، مسافرتهای تفریحی است. بههمین جهت مسافران باید بدانند در حال حاضر شرایط مازندران مناسب نیست و هیچ مکان تفریحی خدمات به آنها ارائه نخواهد کرد. از اینرو این مسافرت نه تنها تفریحی بهدنبال نخواهد داشت بلکه سبب لطمات جبرانناپذیری خواهد شد. دسته دیگر مسافران، بومیان استان هستند که در شهرهای دیگر سکونت دارند و هر ساله برای برگزاری مراسم عزاداری به زادگاه شان میآیند. آنها هم باید بدانند امسال شرایط متفاوت بوده و باید برای حفظ جان خود و عزیزانشان مراسم و عزاداریهای ایام محرم را در همان شهرهای محل سکونت خود انجام دهند.
وی در خصوص افرادی که میگویند ما در مازندران ویلا و منزل شخصی داریم نیز گفت: از آنجایی که اغلب مسافرتها بهصورت دسته جمعی است این تجمعات حتی در خانههای شخصی نیز زمینه بیماری را فراهم میکند پس از مردم تقاضا دارم سفر به مازندران را به زمان دیگری موکول کنند.
نیم نگاه
رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران : در حال حاضر از ۲۲ شهرستان استان تنها 2 شهرستان در وضعیت زرد هستند و بقیه شهرستان ها در وضعیت قرمز به سر میبرد به همین جهت حضور مسافران می تواند بحران جدی در استان ایجاد کند
استاندار مازندران: با توجه به شرایط خاص استان و همچنین تعطیلات عاشورا و تاسوعا تمام مراکز تجمعی مثل پاساژ ها و سایر اماکن عمومی مانند پارک ها ، مراکز اقامتی، گردشگری، مراکز پخت و پز و تهیه غذا تعطیل هستند . همچنین تمام طرح های دریا و مراکز ساحلی تعطیل بوده و امکان استفاده مسافران از این امکانات وجود ندارد
معاون استاندار گیلان: بسیاری از شهرستان های استان بویژه رشت در وضعیت قرمز به سر می برند و ما نگران هستیم در تعطیلات پیش رو با افزایش ورود مسافران شرایط سخت تری درانتظار استان باشد از این رو از مسافران و افراد بومی که ساکن شهرهای دیگر هستند تقاضا داریم به گیلان سفر نکنند
ناکامی حداکثری امریکا
دیاکو حسینی
کارشناس سیاست خارجی
دولت امریکا به شدت مایل بود تا در زمان باقی مانده به انتخابات ریاست جمهوری این کشور، به هر شیوه ممکن تـــحریمهــا علیــــــه جمهوری اســــلامی ایران را بازگرداند تا به زعم خود از این برگ برنده در انتخابات امریکا استفاده کند. به عبارت دیگر، هدف نخست امریکا در این مقطع زمانی، بازگشت تحریم های چندجانبه و قطعنامههای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی است تا درنتیجه آن، ایران تحریک و از برجام خارج شود. در این صورت است که امریکا به ویژه رئیس جمهوری این کشور ادعا خواهد کرد توانسته است ایران را از برجام خارج کرده و حالا ایران آماده دستیابی به یک توافق جدید است. درصورت چنین رویدادی این گزاره آقای ترامپ باورپذیرتر خواهد شد که (آنطور که خودش اعلام کرده) ظرف یک یا سه هفته با ایران به یک توافق جدید دست پیدا خواهد کرد.
این مسأله و نیز این فشار و محدودیت است زمانی است که دولت ترامپ را وادار کرده است تا به یکی از پرمخاطره ترین رفتارهای اخیر دولت این کشور در صحنه بین الملل دست بزند، یعنی پیشبرد یک پروژه بسیار جاه طلبانه در شورای امنیت. این پروژه نه تنها برخلاف همه انتظارها و قوانین موجود است، بلکه نزدیک ترین متحدان این کشور در شورای امنیت را نیز به چالش کشیده است. مهم تر از آن، رویکردی است که امریکا و مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور درحال انجام آن هستند، یعنی به چالش گرفتن اساس قطعنامه های شورای امنیت و اعتبار سازمان ملل که حتی می توان آن را مسألهای فراتر از موضوع ایران تصور کرد. زیرا شورای امنیت و قطعنامههای سازمان ملل بیانگر پایه های ثبات و نظم جهانی را به تصویر میکشند که این کشور در70 سال گذشته به رهبری خود آن را پایه ریزی کرده بود. بنابراین می توان سیاست اخیر امریکا را تهاجم به اصول ثبات بینالمللی در 70 سال گذشته تصور کرد. از قضا نگرانی از پیامدهای غیرقابل کنترل این امر است که باعث شده است اعضای شورای امنیت سازمان ملل متوجه باشند که این اقدام نه فقط علیه برجام و قطعنامه 2231، بلکه علیه تمام شاکله شورای امنیت ملل متحد است و این امر انگیزه این کشورها برای دفاع در مقابل چنین تهاجمی را ارتقا داده است.
به دلیل این اشتباه دولت ترامپ، همان طور که امروز ما می بینیم، دولت ایران موفق شده است حمایت و همراهی تقریباً همه اعضای شورای امنیت را کسب کند. به عبارت دیگر، امروز ایران بخشی از جامعه بین المللی است که درحال مقاومت در برابر زورگیری کم نظیری از سوی امریکا است.
از سوی دیگر با توجه به نیات پشت پرده ای که ترامپ و وزیر خارجه او در از بین بردن برجام دارند، یعنی انتظار برای خروج ایران از برجام تا او بتواند کشورهای بیشتری را در شورای امنیت با خود همراه کند، باعث شده است جمهوری اسلامی ایران نیز تصمیمات بسیار هوشمندانه ای را اتخاذ کند. امروز این خویشتنداری ایران در ترکیب با هوشیاری است که دارد به جلو حرکت
می کند. یکی از نشانههای اخیر این هوشیاری و خویشتنداری دعوت از مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و نیز توافقی است که در رابطه با درخواست آژانس مبنی بر بازرسی از دو سایت مورد نظر صورت
می گیرد. هرچند می دانیم که درخواست و پروژه ای که منجر به بروز
بی اعتمادی میان ایران و آژانس شده است، خود محصولی از همان فشار حداکثری و توطئه چینیهای امریکا و اسرائیل است. باوجود این، ما شاهد هوشیاری و توجه به ابعاد مختلف مسأله از سوی ایران هستیم، امری که باعث شده است تا این بهانه خطرناک را از آژانس و درواقع از قدرت های بزرگ که شامل امریکا می شود، میگیرد و می تواند فضا را برای ادامه همکاری های
بین المللی اعضای شورای امنیت با ایران فراهم کند.
اگر غیر از این اتفاق می افتاد، میتوانست این همکاری را دشوارتر کرده و این کشورها را در مواجهه با امریکا بر سر مسأله ایران، در تنگنا قرار دهد. بنابراین تا این لحظه می توان اینطور استنباط کرد که پازل چینی ایالات متحده امریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت در چارچوب سیاست فشارحداکثری، به یک ناکامی حداکثری منجر شده است. همچنین برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است که این ناکامی حداکثری را تا انتخابات امریکا حفظ کنیم و اجازه ندهیم پرونده ایران به یک برگ برنده توخالی برای دولت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده تبدیل شود. حفظ این مزیت، یعنی تداوم هوشیاری و تداوم خویشتنداری مهم ترین وظیفه استراتژیک ما در مواجهه با امریکا در این چند هفته باقی مانده تا انتخابات این کشور است.
در این شرایط باید توجه داشت که یکی از امیدواری های سیاست فشار حداکثری، ایجاد اختلاف در داخل ایران، چه میان مردم و نظام و چه درون لایه های نظام بوده است.در این شرایط که ایران توانسته است همه معادلات ترامپ و طرفداران فشار حداکثری را از طریق هوشیاری و خویشتنداری خنثی کند، در این روزها که این فشار حداکثری در حال تبدیل شدن به ناکامی حداکثری است، لازم است همچنان از اختلاف های غیرضروری داخلی خودداری شود. با در نظر گرفتن این واقعیت که ما با یک هدف بسیار بلندمدت تر مواجه هستیم، نباید دستیابی به این هدف قربانی رقابتهای جناحی و منافع حزبی در داخل کشور شود. به عبارت دیگر، هدف امروز ما یعنی تداوم تبدیل فشار حداکثری به ناکامی حداکثری امریکا نباید قربانی منافع جناحی شود و مهم تر از همه این اینکه حمایت از وزارت امور خارجه که در محاصره فشارهای زیاد خارجی و در خط مقدم این نبرد حقوقی و دیپلماتیک قرار دارد، بخش مهمی از منافع ملی را تعریف می کند. به عبارت دیگر، با توجه همه شرایط می توان این حمایت را تعهد ملی امروز کشور دانست.
کارشناس سیاست خارجی
دولت امریکا به شدت مایل بود تا در زمان باقی مانده به انتخابات ریاست جمهوری این کشور، به هر شیوه ممکن تـــحریمهــا علیــــــه جمهوری اســــلامی ایران را بازگرداند تا به زعم خود از این برگ برنده در انتخابات امریکا استفاده کند. به عبارت دیگر، هدف نخست امریکا در این مقطع زمانی، بازگشت تحریم های چندجانبه و قطعنامههای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی است تا درنتیجه آن، ایران تحریک و از برجام خارج شود. در این صورت است که امریکا به ویژه رئیس جمهوری این کشور ادعا خواهد کرد توانسته است ایران را از برجام خارج کرده و حالا ایران آماده دستیابی به یک توافق جدید است. درصورت چنین رویدادی این گزاره آقای ترامپ باورپذیرتر خواهد شد که (آنطور که خودش اعلام کرده) ظرف یک یا سه هفته با ایران به یک توافق جدید دست پیدا خواهد کرد.
این مسأله و نیز این فشار و محدودیت است زمانی است که دولت ترامپ را وادار کرده است تا به یکی از پرمخاطره ترین رفتارهای اخیر دولت این کشور در صحنه بین الملل دست بزند، یعنی پیشبرد یک پروژه بسیار جاه طلبانه در شورای امنیت. این پروژه نه تنها برخلاف همه انتظارها و قوانین موجود است، بلکه نزدیک ترین متحدان این کشور در شورای امنیت را نیز به چالش کشیده است. مهم تر از آن، رویکردی است که امریکا و مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور درحال انجام آن هستند، یعنی به چالش گرفتن اساس قطعنامه های شورای امنیت و اعتبار سازمان ملل که حتی می توان آن را مسألهای فراتر از موضوع ایران تصور کرد. زیرا شورای امنیت و قطعنامههای سازمان ملل بیانگر پایه های ثبات و نظم جهانی را به تصویر میکشند که این کشور در70 سال گذشته به رهبری خود آن را پایه ریزی کرده بود. بنابراین می توان سیاست اخیر امریکا را تهاجم به اصول ثبات بینالمللی در 70 سال گذشته تصور کرد. از قضا نگرانی از پیامدهای غیرقابل کنترل این امر است که باعث شده است اعضای شورای امنیت سازمان ملل متوجه باشند که این اقدام نه فقط علیه برجام و قطعنامه 2231، بلکه علیه تمام شاکله شورای امنیت ملل متحد است و این امر انگیزه این کشورها برای دفاع در مقابل چنین تهاجمی را ارتقا داده است.
به دلیل این اشتباه دولت ترامپ، همان طور که امروز ما می بینیم، دولت ایران موفق شده است حمایت و همراهی تقریباً همه اعضای شورای امنیت را کسب کند. به عبارت دیگر، امروز ایران بخشی از جامعه بین المللی است که درحال مقاومت در برابر زورگیری کم نظیری از سوی امریکا است.
از سوی دیگر با توجه به نیات پشت پرده ای که ترامپ و وزیر خارجه او در از بین بردن برجام دارند، یعنی انتظار برای خروج ایران از برجام تا او بتواند کشورهای بیشتری را در شورای امنیت با خود همراه کند، باعث شده است جمهوری اسلامی ایران نیز تصمیمات بسیار هوشمندانه ای را اتخاذ کند. امروز این خویشتنداری ایران در ترکیب با هوشیاری است که دارد به جلو حرکت
می کند. یکی از نشانههای اخیر این هوشیاری و خویشتنداری دعوت از مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و نیز توافقی است که در رابطه با درخواست آژانس مبنی بر بازرسی از دو سایت مورد نظر صورت
می گیرد. هرچند می دانیم که درخواست و پروژه ای که منجر به بروز
بی اعتمادی میان ایران و آژانس شده است، خود محصولی از همان فشار حداکثری و توطئه چینیهای امریکا و اسرائیل است. باوجود این، ما شاهد هوشیاری و توجه به ابعاد مختلف مسأله از سوی ایران هستیم، امری که باعث شده است تا این بهانه خطرناک را از آژانس و درواقع از قدرت های بزرگ که شامل امریکا می شود، میگیرد و می تواند فضا را برای ادامه همکاری های
بین المللی اعضای شورای امنیت با ایران فراهم کند.
اگر غیر از این اتفاق می افتاد، میتوانست این همکاری را دشوارتر کرده و این کشورها را در مواجهه با امریکا بر سر مسأله ایران، در تنگنا قرار دهد. بنابراین تا این لحظه می توان اینطور استنباط کرد که پازل چینی ایالات متحده امریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت در چارچوب سیاست فشارحداکثری، به یک ناکامی حداکثری منجر شده است. همچنین برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است که این ناکامی حداکثری را تا انتخابات امریکا حفظ کنیم و اجازه ندهیم پرونده ایران به یک برگ برنده توخالی برای دولت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده تبدیل شود. حفظ این مزیت، یعنی تداوم هوشیاری و تداوم خویشتنداری مهم ترین وظیفه استراتژیک ما در مواجهه با امریکا در این چند هفته باقی مانده تا انتخابات این کشور است.
در این شرایط باید توجه داشت که یکی از امیدواری های سیاست فشار حداکثری، ایجاد اختلاف در داخل ایران، چه میان مردم و نظام و چه درون لایه های نظام بوده است.در این شرایط که ایران توانسته است همه معادلات ترامپ و طرفداران فشار حداکثری را از طریق هوشیاری و خویشتنداری خنثی کند، در این روزها که این فشار حداکثری در حال تبدیل شدن به ناکامی حداکثری است، لازم است همچنان از اختلاف های غیرضروری داخلی خودداری شود. با در نظر گرفتن این واقعیت که ما با یک هدف بسیار بلندمدت تر مواجه هستیم، نباید دستیابی به این هدف قربانی رقابتهای جناحی و منافع حزبی در داخل کشور شود. به عبارت دیگر، هدف امروز ما یعنی تداوم تبدیل فشار حداکثری به ناکامی حداکثری امریکا نباید قربانی منافع جناحی شود و مهم تر از همه این اینکه حمایت از وزارت امور خارجه که در محاصره فشارهای زیاد خارجی و در خط مقدم این نبرد حقوقی و دیپلماتیک قرار دارد، بخش مهمی از منافع ملی را تعریف می کند. به عبارت دیگر، با توجه همه شرایط می توان این حمایت را تعهد ملی امروز کشور دانست.
5 اقدام مهمی که دولت قبل از پایان فعالیت باید تکمیل کند
اکبر ترکان
مشاور عالی سابق رئیسجمهوری
دولت در هشتمین سال فعالیت، در مقطعی نیست که کار جدیدی را آغاز کند، بلکه باید کارهایی را که در 7 سال گذشته انجام داده رفع نواقص و تکمیل کند. اگر کار جدیدی آغاز شود، هم کارهای قبلی که باید تکمیل شود، بلااثر میماند هم کار جدید معلوم نیست در این یک سال بهثمر برسد. بنابراین باید ببینیم کارهای مهمی که انجام شده چه نواقصی دارد که رفع شود. مهمترین کاری که در 8 سال گذشته انجام شده ساماندهی رودخانههای مرزی و شبکه زیرسدها است. در ابتدای دولت 8 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای این اقدام در نظر گرفته شد. این دستاورد بسیار موفق دولت است. بهطوری که در سال گذشته که اقتصاد در خیلی بخشها درخشان نبود ولی نرخ رشد کشاورزی 8.8 درصد بود، این رشد بینظیر بود. این نرخ در کشاورزی چطور بهدست آمد؟با احداث شبکههای زیر سدها که زمینهای زیادی در استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و در غرب کشور، تحت پوشش آبیاری قرار گرفت.
با اینکه 8 میلیارد دلار رقم خیلی بزرگی نیست اما دستاورد آن بزرگ است. البته این کار نواقصی دارد که باید تا آخر دولت تکمیل شود.سامانه گرمسیری که قرار است یک میلیارد مترمکعب آب رودخانه سیروان را به سمت استانهای غربی هدایت کند، باید تکمیل شود.
اقدام مهم دیگر دولت که باید تکمیل شود اتصال استانها به شبکه ریلی است. در این دولت 5 مرکز استان رشت، کرمانشاه، ارومیه، همدان و تبریز، از مسیر جدید، به شبکه ریلی متصل شد. اردبیل، سنندج، خط آهن چابهار و اقلید-یزد از خطهای مهم دیگر است که قرار است تا پایان این دولت به شبکه سراسری متصل شود.نباید کارهای مهم ناقص بماند، اقدامات مهم دولت باید در همین دولت تکمیل و به بهرهبرداری برسد.
از کارهای مهم دیگر دولت، پروژه احداث خط لوله از گوره به جاسک است. وزارت نفت 1050 کیلومتر احداث این خط لوله را اجرا میکند.این خط لوله یک میلیون بشکه نفت را از سواحل خلیج فارس به دریای عمان منتقل میکند. جاسک در دریای عمان، نقطه دوم صادراتی ما خواهد شد. این پروژه با سرعت و شبانه روزی پیش میرود.وزیر نفت قول داده پروژه تا آخر سال تکمیل میشود. در این وضعیت ما نقطه دوم صادرات نفت خام داریم. صادرات نفت خام از جاسک به ما کمک میکند تا ظرفیت یک میلیون بشکهای صادرات نفت خام در دریای عمان برای ما ایجاد شود. این پروژه بسیار عظیم است. تمام احداث آن با تجهیزات ایرانی است. فولاد عریض آن هم در ایران تولید میشود. این خط 5 ایستگاه عظیم الکترو پمپ دارد که تقویت فشار را انجام میدهد. با اینکه در تحریم کامل بودیم، اما ساخت تماماً ایرانی است.
دولت در بخشهای مختلفی موفقیت داشته که صنایع معدنی یکی از این بخشها است. فولاد مبارکه یکی از درخشانترین بنگاهها شده و امسال 20 هزار میلیارد تومان سود داده است. گل گهر 15 هزار میلیارد تومان سود داده است. صنایع مس به تنهایی یک میلیارد و 100 میلیون تومان ارزآوری برای کشور داشته است. الان تأمین ارز ما فقط از درآمد نفت نیست. الان اختصاص ارز فقط از بانک مرکزی نیست.بنگاههای تولیدی صنعتی و معدنی منبع تأمین ارز شدهاند و ارز به بخشهای دیگر تخصیص میدهند.ظرفیت تولید ارز فقط دیگر نفت نیست. معادن بهصورت گسترده در تأمین ارز ایفای نقش کردهاند. البته عدم موفقیتهایی هم داشتهایم. اما در یک سال باقیمانده تمرکز دولت باید تکمیل کارهای موفقی باشد که در مراحل پایانی است. مثلاً ایمیدرو به شرکتها اعلام کرده کمتر سود تقسیم کنند و بیشتر سود را به سمت سرمایهگذاری ببرند. با این اقدام ظرفیتهای کشور اضافه میشود. ظرفیت اضافه درآمد ارز را افزایش میدهد. پس این اقدامات مهمی است که دولت در سال آخر فعالیت باید آنها را تکمیل و به دولت بعد واگذار کند.
مشاور عالی سابق رئیسجمهوری
دولت در هشتمین سال فعالیت، در مقطعی نیست که کار جدیدی را آغاز کند، بلکه باید کارهایی را که در 7 سال گذشته انجام داده رفع نواقص و تکمیل کند. اگر کار جدیدی آغاز شود، هم کارهای قبلی که باید تکمیل شود، بلااثر میماند هم کار جدید معلوم نیست در این یک سال بهثمر برسد. بنابراین باید ببینیم کارهای مهمی که انجام شده چه نواقصی دارد که رفع شود. مهمترین کاری که در 8 سال گذشته انجام شده ساماندهی رودخانههای مرزی و شبکه زیرسدها است. در ابتدای دولت 8 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای این اقدام در نظر گرفته شد. این دستاورد بسیار موفق دولت است. بهطوری که در سال گذشته که اقتصاد در خیلی بخشها درخشان نبود ولی نرخ رشد کشاورزی 8.8 درصد بود، این رشد بینظیر بود. این نرخ در کشاورزی چطور بهدست آمد؟با احداث شبکههای زیر سدها که زمینهای زیادی در استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و در غرب کشور، تحت پوشش آبیاری قرار گرفت.
با اینکه 8 میلیارد دلار رقم خیلی بزرگی نیست اما دستاورد آن بزرگ است. البته این کار نواقصی دارد که باید تا آخر دولت تکمیل شود.سامانه گرمسیری که قرار است یک میلیارد مترمکعب آب رودخانه سیروان را به سمت استانهای غربی هدایت کند، باید تکمیل شود.
اقدام مهم دیگر دولت که باید تکمیل شود اتصال استانها به شبکه ریلی است. در این دولت 5 مرکز استان رشت، کرمانشاه، ارومیه، همدان و تبریز، از مسیر جدید، به شبکه ریلی متصل شد. اردبیل، سنندج، خط آهن چابهار و اقلید-یزد از خطهای مهم دیگر است که قرار است تا پایان این دولت به شبکه سراسری متصل شود.نباید کارهای مهم ناقص بماند، اقدامات مهم دولت باید در همین دولت تکمیل و به بهرهبرداری برسد.
از کارهای مهم دیگر دولت، پروژه احداث خط لوله از گوره به جاسک است. وزارت نفت 1050 کیلومتر احداث این خط لوله را اجرا میکند.این خط لوله یک میلیون بشکه نفت را از سواحل خلیج فارس به دریای عمان منتقل میکند. جاسک در دریای عمان، نقطه دوم صادراتی ما خواهد شد. این پروژه با سرعت و شبانه روزی پیش میرود.وزیر نفت قول داده پروژه تا آخر سال تکمیل میشود. در این وضعیت ما نقطه دوم صادرات نفت خام داریم. صادرات نفت خام از جاسک به ما کمک میکند تا ظرفیت یک میلیون بشکهای صادرات نفت خام در دریای عمان برای ما ایجاد شود. این پروژه بسیار عظیم است. تمام احداث آن با تجهیزات ایرانی است. فولاد عریض آن هم در ایران تولید میشود. این خط 5 ایستگاه عظیم الکترو پمپ دارد که تقویت فشار را انجام میدهد. با اینکه در تحریم کامل بودیم، اما ساخت تماماً ایرانی است.
دولت در بخشهای مختلفی موفقیت داشته که صنایع معدنی یکی از این بخشها است. فولاد مبارکه یکی از درخشانترین بنگاهها شده و امسال 20 هزار میلیارد تومان سود داده است. گل گهر 15 هزار میلیارد تومان سود داده است. صنایع مس به تنهایی یک میلیارد و 100 میلیون تومان ارزآوری برای کشور داشته است. الان تأمین ارز ما فقط از درآمد نفت نیست. الان اختصاص ارز فقط از بانک مرکزی نیست.بنگاههای تولیدی صنعتی و معدنی منبع تأمین ارز شدهاند و ارز به بخشهای دیگر تخصیص میدهند.ظرفیت تولید ارز فقط دیگر نفت نیست. معادن بهصورت گسترده در تأمین ارز ایفای نقش کردهاند. البته عدم موفقیتهایی هم داشتهایم. اما در یک سال باقیمانده تمرکز دولت باید تکمیل کارهای موفقی باشد که در مراحل پایانی است. مثلاً ایمیدرو به شرکتها اعلام کرده کمتر سود تقسیم کنند و بیشتر سود را به سمت سرمایهگذاری ببرند. با این اقدام ظرفیتهای کشور اضافه میشود. ظرفیت اضافه درآمد ارز را افزایش میدهد. پس این اقدامات مهمی است که دولت در سال آخر فعالیت باید آنها را تکمیل و به دولت بعد واگذار کند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما
و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
ازدحام مسافران اتوبوسها و مترو/ کاویان از اصفهان: بیش از 6ماه از شیوع بیماری کرونا میگذرد ولی کماکان به علت عدم سرمایهگذاری در بخش حمل و نقل عمومی، با ازدحام مسافران اتوبوسها، مترو و... روبهرو هستیم. چرا به فکر سلامتی مردم نیستید؟
سلامتی از درس مهمتر است/ یک شهروند: خط قرمز اولیای دانشآموزان سلامتی فرزندانشان در مدارس است، اصرار بر مراجعه حضوری در مدارس امسال تبعات زیادی خواهد داشت و مردم بحق نگرانند، سلامتی از درس مهمتر است.
حق بیمه حقالتدریسها/ آقای محمد: به صورت حقالتدریسی در آموزش و پرورش تدریس میکنم. برای درمان به بیمارستان مراجعه کردم اما دفترچهام اعتبار نداشت. حداقل بیمه ما را در این دو ماه تابستان پرداخت میکردند که مشکل درمان ما حل شود. از وزیر محترم آموزش و پرورش درخواست مساعدت دارم.
تعیین وضعیت برای آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی/ ما جمعی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی که به طور مستمر از سال 92 در حال فعالیت هستیم، بیشتر همکاران دارای سابقه تدریس و فعالیت در امر آموزش و نیز دارای مدارک دانشگاهی و بالاتر از کارشناسی هستند ولی متأسفانه تاکنون تعیین وضعیت نشدیم و در کمال بیعدالتی کنار گذاشته شدهایم. ما خواستار این هستیم که صدای ما و خواسته ما دیده و شنیده شود.
بیمه درمان بازنشستههای آموزش و پرورش/ آقای بخشی از رضوانشهر: به استحضار وزیر محترم تعاون،کار و رفاه اجتماعی و مسئولین محترم بیمههای تأمین درمان و آتیه سازان حافظ میرسانیم ما بازنشستهها حداقل یک دهه است که با حقوق دریافتی ناقص زندگی میکنیم. بیشتر ما سه نوع بیمه درمان پرداخت میکنیم اما اکثر مکانهای درمانی نقداً به مداوا میپردازند. مانند فیزیوتراپیها و غیره که ما توان پرداخت نقدی را نداریم. لطفاً چارهای اندیشیده شود.
بیکار ی به دلیل بیماری کرونا / ابوالفضل عراقیه فراهانی: اینجانب حدود 30 سال است راننده برونشهری هستم. از بدو ورود بیماری کرونا بیکار شدهام برای اینکه شوفر بودم و ماشین نداشتم حالا بعد از 30 سال نه میتوانم کاری از اول شروع کنم، نه میتوانم بیمهام را به حساب بریزم. مسئولان برای امثال ما تصمیمی بگیرند تا مشکلات ما نیز حل شود.
و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
ازدحام مسافران اتوبوسها و مترو/ کاویان از اصفهان: بیش از 6ماه از شیوع بیماری کرونا میگذرد ولی کماکان به علت عدم سرمایهگذاری در بخش حمل و نقل عمومی، با ازدحام مسافران اتوبوسها، مترو و... روبهرو هستیم. چرا به فکر سلامتی مردم نیستید؟
سلامتی از درس مهمتر است/ یک شهروند: خط قرمز اولیای دانشآموزان سلامتی فرزندانشان در مدارس است، اصرار بر مراجعه حضوری در مدارس امسال تبعات زیادی خواهد داشت و مردم بحق نگرانند، سلامتی از درس مهمتر است.
حق بیمه حقالتدریسها/ آقای محمد: به صورت حقالتدریسی در آموزش و پرورش تدریس میکنم. برای درمان به بیمارستان مراجعه کردم اما دفترچهام اعتبار نداشت. حداقل بیمه ما را در این دو ماه تابستان پرداخت میکردند که مشکل درمان ما حل شود. از وزیر محترم آموزش و پرورش درخواست مساعدت دارم.
تعیین وضعیت برای آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی/ ما جمعی از آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی که به طور مستمر از سال 92 در حال فعالیت هستیم، بیشتر همکاران دارای سابقه تدریس و فعالیت در امر آموزش و نیز دارای مدارک دانشگاهی و بالاتر از کارشناسی هستند ولی متأسفانه تاکنون تعیین وضعیت نشدیم و در کمال بیعدالتی کنار گذاشته شدهایم. ما خواستار این هستیم که صدای ما و خواسته ما دیده و شنیده شود.
بیمه درمان بازنشستههای آموزش و پرورش/ آقای بخشی از رضوانشهر: به استحضار وزیر محترم تعاون،کار و رفاه اجتماعی و مسئولین محترم بیمههای تأمین درمان و آتیه سازان حافظ میرسانیم ما بازنشستهها حداقل یک دهه است که با حقوق دریافتی ناقص زندگی میکنیم. بیشتر ما سه نوع بیمه درمان پرداخت میکنیم اما اکثر مکانهای درمانی نقداً به مداوا میپردازند. مانند فیزیوتراپیها و غیره که ما توان پرداخت نقدی را نداریم. لطفاً چارهای اندیشیده شود.
بیکار ی به دلیل بیماری کرونا / ابوالفضل عراقیه فراهانی: اینجانب حدود 30 سال است راننده برونشهری هستم. از بدو ورود بیماری کرونا بیکار شدهام برای اینکه شوفر بودم و ماشین نداشتم حالا بعد از 30 سال نه میتوانم کاری از اول شروع کنم، نه میتوانم بیمهام را به حساب بریزم. مسئولان برای امثال ما تصمیمی بگیرند تا مشکلات ما نیز حل شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ایام تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) را تسلیت میگوییم
-
روحانی: ملت ایران، ملت امام حسین (ع) است
-
یادداشت ها و گزارشهایی درباره ایام تاسوعا و عاشورا و عزاداری شهادت امام حسین (ع) در «ایران» امروز
-
مراسم عزاداری شب هفتم محرم الحرام برگزار شد
-
توافق گروسی در تهران
-
برق 8/4 میلیون خانوار مجانی شد
-
دارایی مردم با <دارا دوم> برگشت
-
استقلال فاتح دربی کرونایی
-
نذر سلامتی زیر چراغ روشن هیأتهای عزاداری
-
تعزیه یک تئاتر تمام عیار است
-
روا نیست شیفتگان اهل بیت(ع) بیمار شوند
-
از قصه زندگی بزرگان برای ساخت جهانی بهتر غفلت نکنید
-
اخطار مازندران و گیلان به سفیران کرونا
-
ناکامی حداکثری امریکا
-
5 اقدام مهمی که دولت قبل از پایان فعالیت باید تکمیل کند
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین